کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکپارچهشده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یکپارچه (سرتاپا)
دیکشنری فارسی به عربی
مِنْ (قمَِّ) الرّأس إلي أخْمَصِ القدم (أو القَدَمَين)
-
integrated solid waste management, integrated waste management
مدیریت یکپارچۀ پسماند جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ترکیبی از روشهای گوناگون مدیریت پسماند جامد شامل کاهشدرمبدأ و بازچرخش و احتراق و دفن و پوسش
-
microwave integrated circuit
مدار یکپارچۀ ریزموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدار یکپارچهای که برای استفاده در گسترۀ بسامدهای ریزموج طراحی میشود
-
hyperboloid of one sheet
هذلولیوار یکپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هذلولیواری مرکب از یک قطعه که صفحات موازی با یکی از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل بیضی و صفحات موازی با دو صفحۀ دیگر را در مقاطعی به شکل هذلولی قطع میکند
-
information integration, II
یکپارچهسازی اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ایجاد پیوستگی میان اطلاعات منابع مختلف که از مفاهیم و زمینهها و صورتهای متفاوت تشکیل شده است متـ . همجوشانی اطلاعات information fusion
-
large-scale integration, LSI
یکپارچهسازی بزرگمقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فنّاوری ساخت افزارههای نیمهرسانا که در آن معمولاً هزار مدار بر روی یک تراشۀ سیلیسیمی تعبیه میشود
-
binaural integration, binaural resynthesis
یکپارچهسازی دوگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] پردازش همزمان و یکپارچهسازی اطلاعات متفاوت فرستادهشده به دو گوش متـ . همآمیزی دوگوشی binaural fusion
-
battlefield integration
یکپارچهسازی رزمگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هماهنگسازی سامانههای تجهیزاتی و منابع انسانی مجزا بهصورت سامانۀ رزمی منسجم و پیکربندیشده برای افزایش توانمندی کلی سامانه
-
ultra-large-scale integration, ULSI
یکپارچهسازی فراکلانمقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فنّاوری ساخت افزارههای نیمهرسانا که در آن بر روی یک تراشۀ سیلیسیمی بیش از دههزار مدار تعبیه میشود
-
very-large-scale integration, VLSI
یکپارچهسازی کلانمقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] یکپارچهسازی حدود دههزار مدار الکترونیکی در تراشۀ سیلیسیمی که با استفاده از فنّاوری میکروالکترونیک (microelectronic) انجام میشود و افزارهای نیمهرسانا با چندین کارکرد به دست میدهد
-
small-scale integration, SSI 2
یکپارچهسازی کوچکمقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فنّاوری ساخت مدار مجتمعی که در آن ده مدار یا کمتر بر روی یک تراشۀ سیلیسیمی تعبیه میشود
-
medium-scale integration, MSI
یکپارچهسازی میانمقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فنّاوری ساخت افزارههای نیمهرسانا که در آن معمولاً یکصد مدار بر روی یک تراشۀ سیلیسیمی تعبیه میشود
-
integral Futures
آیندهپژوهی یکپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] رویکرد جدیدی در توسعۀ دانش آیندهپژوهی که موجب انسجام در پیکرۀ دانش آیندهپژوهی و طرحها و اندیشههای آن و همچنین کاربست رویکردهای قبلی میشود
-
sealed beam headlight
چراغ جلوی یکپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغ جلویی که عدسی و کاسه و لامپ و دیگر اجزای آن بهصورت یکپارچه به یکدیگر متصل است و در صورت خرابی یک جزء باید کل واحد را تعویض کرد
-
integrated automated fingerprint identification system, IAFI system
سامانۀ یکپارچۀ خوشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ اثرِانگشتهای موجود در پایگاه دادههـای سـوابق کیفری کل کشـور کـه از آن برای احراز هویت و دستیابی به محل سکونت و دیگر ارتباطات مربوط به افراد در مأموریتهای تعقیب قانونی استفاده میشود