کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکنواخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یکنواخت
/yeknavāxt/
معنی
یکرنگ؛ یکجور؛ همآهنگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
even, dead, equable, humdrum, invariable, steady, monotonously, uneventful, uniform
-
جستوجوی دقیق
-
یکنواخت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) yeknavāxt یکرنگ؛ یکجور؛ همآهنگ.
-
یکنواخت
دیکشنری فارسی به عربی
ثابت , رتيب , زي رسمي , نفسه
-
واژههای مشابه
-
flat rate
نرخ یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هزینهای که همیشه یکسان است
-
uniform isomorphism
یکریختی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک نگاشت دوسویی بین دو فضای یکنواخت که خود و وارونش یکنواختپیوسته باشند
-
uniform field
میدان یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میدانی بُرداری یا نردهای که در هر لحظۀ معین در تمام نقاط یک ناحیۀ مشخص یکسان است
-
uniform distribution
توزیع یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیعی که در حالت پیوسته دارای چگالی ثابتی بر مجموعهای مفروض است و در حالت گسسته احتمالی یکسان را به هر مقدار بُرد (domain) خود تخصیص میدهد
-
uniform corrosion
خوردگی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که با سرعت یکسانی بر روی سطح فلز به وجود میآید متـ . خوردگی عمومی general corrosion
-
کار یکنواخت
دیکشنری فارسی به عربی
طحن
-
سخن یکنواخت
دیکشنری فارسی به عربی
طائرة بدون طيار
-
تدابیر یکنواخت
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتٌ رَتيبة (رُوتينية)
-
اقدامات یکنواخت
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتٌ رَتيبة (رُوتينية)
-
uniform chromaticity-scale diagram, UCS diagram
نمودار فامنابی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی نمودار فامنابی که در آن فاصلۀ هندسی هر جفت رنگ قابلتفکیک که نورتابی (luminance) برابر دارند، یکسان است
-
uniform convergence
همگرایی یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ویژگی دنبالهای که یکنواختهمگراست
-
circular uniform distribution
توزیع یکنواخت دایرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیع احتمال یک متغیر تصادفی یکنواخت که دامنۀ آن دایرۀ واحد است