کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکباره فرو ریختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یکباره فرو ریختن
دیکشنری فارسی به عربی
رکود
-
واژههای مشابه
-
bolus feeding
غذادهی یکباره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] یکی از روشهای غذادهی که در آن حجم زیادی از فرمول آسانگوار در مدتزمانی کوتاه به بیمار داده میشود
-
یکباره پایین امدن یا افتادن
دیکشنری فارسی به عربی
رکود
-
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند
دیکشنری فارسی به عربی
ذرية
-
جستوجو در متن
-
slumped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کرد، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
-
slumping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تند و تیز، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
-
slump
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، رکود، افت، ریزش، زمین باتلاقی، مقدار زیاد، کاهش فعالیت، دوره رخوت، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
-
slumps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دامنه، رکود، افت، ریزش، زمین باتلاقی، مقدار زیاد، کاهش فعالیت، دوره رخوت، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
-
غباد
لغتنامه دهخدا
غباد. [ غ ُ ] (اِخ ) قباد. ابن فیروز پادشاه ساسانی (پدر انوشیروان ) (از سال 488 - 531 م .). مرحوم فروغی در خلاصه ٔ شاهنامه آرد: پیروز (پادشاه ساسانی ) را دو پسر بود: «قباد» و «بلاش ». در هنگامی که به رزم ترکان میشد قباد را با خود برد و بلاش را جانشین...
-
آب
لغتنامه دهخدا
آب . (اِ) (اوستائی آپ ap، سانسکریت آپ َ apa، پارسی باستانی آپی api، پهلوی آپ ap) مایعی شفاف بی مَزه و بوی که حیوان از آن آشامد و نبات بدان تازگی و تری گیرد. و آن یکی از چهار عنصر قدماست و به عربی آن را ماء و بلال خوانند. و ابوحیّان و ابوالحیوة و ابوا...