کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Io
یو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] یکی از چهار قمر گالیلهای و بزرگ مشتری که نزدیکترین آنها به این سیاره است و به دلیل وجود آتشفشانهای بسیار، فعالترین قمر منظومۀ شمسی شناخته میشود
-
یو
لغتنامه دهخدا
یو. (عدد، ص ، اِ) واحد و یک . (ناظم الاطباء). یک را گویند و به عربی واحد خوانند. (برهان ) (آنندراج ). یک عدد را گویند. (فرهنگ جهانگیری ).
-
یو
لغتنامه دهخدا
یو. [ ی ُوْ ] (اِ) یوغ . (ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به یوغ شود.
-
یو
واژهنامه آزاد
(با ضمه ی که به نظر میرسد با you انگلیسی هم ریشه باشد) او - ایشان که البته در انگلیسی به شما گفته میشود
-
یو
واژهنامه آزاد
به معنی نه در زبان ترکی.
-
یو
واژهنامه آزاد
(ترکی؛ همدان) خیر، نه.
-
واژههای مشابه
-
یُو
لهجه و گویش بختیاری
yo یوغ، ابزارى که بر گردن گاو نهند و خرمنکوب یا گاوآهن را بدان وصل کنند و با نیروى گاو به حرکت درآورند.
-
U magnitude
قدر یو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر عبوری از پالایۀ یو
-
تان یو
لغتنامه دهخدا
تان یو.(اِ) لقب پیشوایان ترکان جنوبی بود که بعداً به خاقان تبدیل گشت . رجوع به احوال و اشعار رودکی تألیف سعید نفیسی ج 1 ص 181 شود.
-
دمه یو
لغتنامه دهخدا
دمه یو. [ دَ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج با 100 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن اتومبیلرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
ده یو
لغتنامه دهخدا
ده یو. [ دَه ْ ] (فارسی باستان ، اِ) کشور. (یادداشت مؤلف ). ولایتی که محل سکنای قوم یعنی مردمان متشکل از چند عشیره بود در شکل حکومت آریاهای ایرانی قدیم . (ایران باستان ج 1 ص 160). در فارسی لغاتی داریم که دایره ٔ مفهوم پارینه ٔ آنها تنگتر شده از آنها...
-
ژنوی یو
لغتنامه دهخدا
ژنوی یو. [ ژِ ن ِ وی ی ِوْ ] (اِخ ) (آبِی ْ دوسنت ...) این بنا در سال 508 م . بوسیله ٔ کلویس بر روی تپه ای در پاریس (محل کنونی مدرسه ٔ هانری چهارم ) تأسیس شد. جمعیت شانوای سنت ژنوی یو که بنام ژِن ُوِفَن نیز خوانده میشود در سال 1634 م . به دست کاردین...
-
ژنوی یو
لغتنامه دهخدا
ژنوی یو. [ ژِ ن ِ وی ی ِوْ ] (اِخ ) نام قدیسه ٔ متولد در نانتر بسال 420 و متوفی در پاریس بسال 512 م . ذکران وی سوم ژانویه است . او با آتیلای خونخوار معروف معاصر بود وسکنه ٔ پاریس را امیدوار ساخت که از خطر هجوم وی مصون خواهند ماند و از قضا این پیش بین...
-
لانی یو
لغتنامه دهخدا
لانی یو. [لان ْی ْ ی ُ ] (اِخ ) نام کرسی بخش از ولایت «بِلّی » در ایالت «اِن » کمی دورتر ازرُن در فرانسه . دارای راه آهن و 2295 تن سکنه است .