کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یهوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یهوه
/yahovah/
معنی
نام خدای متعال در تورات.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
Jehovah, Yahwe, Yahweh
-
جستوجوی دقیق
-
یهوه
لغتنامه دهخدا
یهوه . [ ی َ هَُ وَ ] (اِخ ) نام خدای تعالی نزد یهود. (یادداشت مؤلف ). یهوه از آغاز نام خدای مطلق قوم موسی نبود بلکه پیش از زمان وی بنی اسرائیل او را در رأس سه گروه نیمه خدایان : کروبیون (ابرها)، صرافیون (مارهای بالدار) و الوهیون (خدایان گله های اب...
-
یهوه
فرهنگ فارسی معین
(یَ هُ وَ) [ عبر. ] (اِ.) اسمی است که در تورات بر خدا اطلاق شده است و دلالت بر سرمدیت آن ذات مقدس کند.
-
یهوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عبری] yahovah نام خدای متعال در تورات.
-
یهوه
واژهنامه آزاد
(عبری) باشنده، موجود؛ نام خدای یهودیان. این کلمه برای یهودیان فوق العاده مقدس است، به حدی که بر زبان آوردن آن حتی هنگام خواندن تورات جایز نیست، و فقط گروه انگشت شماری از خاخام های بزرگ، در برخی مراسم ویژه، اجازه دارند آن را به زبان بیاورند. به همین د...
-
جستوجو در متن
-
Jehovah's Witness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهد یهوه
-
Jehovah's Witnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهدان یهوه
-
یاهوا
لغتنامه دهخدا
یاهوا. [ یاه ْ ] (اِخ ) یهوه . (از دزی ج 2 ص 848). رجوع به یهوه شود.
-
jehovah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یهوهاهه، يهوه، خداي بني اسرائيل
-
eucharist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یهوه، شکر گزاری، عشاربانی، مجلس سپاسگزاری
-
میکائیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: mikāeil) (عبری) (= میکال) به معنی 'کیست مثل یهوه ' ؛ نام فرشتهی روزی ، فرشتهی روزیها ؛ (در اعلام) نام یکی از چهار مَلَک مقرب .
-
سرخ شبان باهودار
لغتنامه دهخدا
سرخ شبان باهودار. [ س ُ ش َ ن ِ ] (اِخ ) سرخ شبان یهوه . یهوه به عبری خدای بنی اسرائیل و یا «... یهودا» و یا «... یهودان » و در هر حال پهلوی نیست . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). جزء دوم باهودار است و باهو بمعنی چوبدست است . نام حضرت موسی علیه السلام ...
-
یرمیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: yarmiyā) (عبری)(= ارمیا) یرمیا یعنی ' یهوه به زیر میاندازد ' ؛ (در اعلام) نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل پسر حلیقا و دومین از انبیای اعظم عهد عتیق .
-
ارمیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ermiyā) (عبری) (= یرمیا) ، لفظ یرمیا یعنی یهوه به زیر میاندازد ؛ (در اعلام) نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل ، پسر حلقیا و دومین انبیاء اعظم عهد عتیق . ← یرمیا .
-
یوشع
فرهنگ نامها
(تلفظ: yušee) (عبری) (در اعلام) نام یکی از پیامبران بنیاسرائیل (وصی و خلیفهی موسی (ع)) از نسل حضرت یوسف (ع) و یعقوب (ع) ، نام وی (یوشع) در آغاز ' هوشع ' بود یعنی ' او نجات میدهد ' ولی بعد به ' یهوشوع ' یعنی یهوه نجات میدهد مسما شد .