کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یهودیانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یهودیانه
لغتنامه دهخدا
یهودیانه . [ ی َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) مانند یهودی . همچون یهود. || (اِ مرکب ) یهودانه . پاره ٔ زردی که یهودیان برای تمیز بر دوش خود می دوختند. غیار. عسلی : گردون یهودیانه به کتف کبود خویش آن زرد پاره بین که چه پیدا برافکند. خاقانی .و رجوع ب...
-
جستوجو در متن
-
زردپاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پارهزرد› [قدیمی] zardpāre پارچۀ زردرنگی که یهودیان برای امتیاز از مسلمانان و بازشناخته شدن، بر روی شانۀ لباس خود میدوختهاند؛ جهودانه: ◻︎ گردون یهودیانه به کتف کبود خویش / آن زردپاره بین که چه پیدا برافکند (خاقانی: ۱۳۳).
-
زرد پاره
لغتنامه دهخدا
زرد پاره . [ زَ پا رَ / رِ ] (اِ مرکب ) پاره ای به رنگ زرد. قطعه ای از پارچه به رنگ زرد. || در بیت زیر از خاقانی کنایه از وصله ٔ زردرنگی بود که یهودان را مجبور می کردند بر لباس خود بدوزند تا با غیر یهودان متمایز باشند و این رفتار خشونت آمیز و زشت درغ...
-
پاره
لغتنامه دهخدا
پاره . [ رَ / رِ ] (اِ) پینه که بجامه ٔ کهنه زنند. رقعه . پینه . وصله . دَرپی . خرقة. الترویم ؛ پاره دردادن جامه . (زوزنی ). اَللدّم ؛ پاره در جامه دادن . (تاج المصادر بیهقی ) : زیرا که بر پلاس نه نیک آیدبر دوخته ز ششترئی پاره . ناصرخسرو.نیست آزاده ر...