کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ینیجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ینیجه
لغتنامه دهخدا
ینیجه . [ ی ِ ج َ ] (اِخ ) نام قصبه ٔ مرکز ناحیه ٔ ینیجه است در سنجاق کوملجنه از ولایت ادرنه و 2600 تن سکنه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
ینیجه
لغتنامه دهخدا
ینیجه . [ ی ِ ج َ ] (اِخ ) نام قضایی در ولایت سلانیک و به انضمام ناحیه ٔ تره جه آباد 89 پارچه قریه دارد و سکنه ٔ آن به 40394 تن می رسد که بیشتر آنان ترک و مسلمان و بقیه روم و بلغارند. محصولات عمده اش غلات و تنباکو می باشد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
ینیجه
لغتنامه دهخدا
ینیجه . [ ی ِ ج َ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است در سنجاق کوملجنه از ولایت ادرنه و 33 پارچه قریه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
جستوجو در متن
-
اصولی
لغتنامه دهخدا
اصولی . [ اُ ] (اِخ ) یکی از شاعران عثمانی است که در قرن دهم هجری متولد شد و پس از فراگرفتن دانش و کسب عرفان بمصر رفت و مریدی شیخ ابراهیم گلشنی را برگزید و پس ازدرگذشت شیخ مزبور یعنی در سال 940 هَ . ق . به روم ایلی بازگشت و بقیت عمر را گاه در ینیجه و...
-
اسکیجه
لغتنامه دهخدا
اسکیجه . [ ] (اِخ ) اسکجه . اقسانتی . قصبه ٔ مرکز قضائی است در سنجاق کوملجنه از ولایت ادرنه ، در 48 هزارگزی مغرب کوملجنه و در مسافت 22 هزارگزی ساحل دریا و خود در ساحل نهری موسوم بهمین نام است و جهت شمالی آن با دامنه های کوه ردوب مسدود است و در جهت جن...