کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ینگا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ینگا
/yangā/
معنی
نو؛ جدید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ینگا
لغتنامه دهخدا
ینگا. [ ی َ ] (ترکی ، ص ) ینگی . نو. (آنندراج ).
-
ینگا
لغتنامه دهخدا
ینگا. [ ی ِ / ی َ ] (ترکی ، اِ) مشاطه . (آنندراج ). ینگه ٔ عروس . زنی که دست عروس به دست داماد دهد. زنی که همراه عروس از خانه ٔ پدر به خانه ٔ شوی رود. (یادداشت مؤلف ) : آن شب گردک نه ینگا دست اوخوش امانت داد اندر دست شو.مولوی .و رجوع به ینگه شود. ||...
-
ینگا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹ینگی، ینی› [قدیمی] yangā نو؛ جدید.
-
جستوجو در متن
-
ینی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] yeni = ینگا
-
انگه
فرهنگ فارسی معین
(اِ گَ) (اِ.) 1 - زنی که شب زفاف همراه عروس به خانة داماد می رود. 2 - زن برادر. 3 - دایة خاتون . ینگه و ینگا، هم گویند.
-
ینگه
لغتنامه دهخدا
ینگه . [ ی ِ گ َ / گ ِ ] (ترکی ، اِ)زن که از خانه ٔ عروس همراه کنند تا در شبهای اول عروسی پشت حجله نشیند و حوایج برآرد. (یادداشت مؤلف ).زن مجرب و مسنی را گویند که همراه عروس از خانه ٔ پدر به خانه ٔ شوهر می رود و در ترتیب کارها و طرز برخوردهای او با ...
-
گردک
لغتنامه دهخدا
گردک . [ گ ِ دَ ] (ص مصغر) مصغر گرد باشد. (برهان ) (آنندراج ). (از: گرد + ک ، پسوند تصغیر). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || (اِ) خرگاه که خیمه ٔ بزرگ مدور است . و بعضی خیمه ٔ کوچک را گویند که مخصوص پادشاه باشد. (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) : دو گرد...