کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یملیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یملیک
لغتنامه دهخدا
یملیک . [ ی ِ ] (ترکی ، اِ) اِآطریلال . قازایاقی . (یادداشت مؤلف ). غازایاقی . رجل الغرب . پای زاغان . رجوع به قازایاغی و غازایاقی و اآطریلال شود. || اسم ترکی لحیةالتیس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). شنگ شتری . لحیةالتیس که در لغت عرب به معنی ریش تکه (...
-
جستوجو در متن
-
یملک
لغتنامه دهخدا
یملک . [ ی ِ ل ِ ] (ترکی ، اِ) اِآطریلال . (یادداشت مؤلف ). || ترکی شنگ است . یملیک . رجوع به یملیک و شنگ شود.
-
جزرالغراب
لغتنامه دهخدا
جزرالغراب . [ ج َ زَ رُل ْ غ ُ ] (ع اِ مرکب ) جزرالشیطان . رجل الغراب . رجل العقارب . رجل الزرزور. رجل العقعق . رجل الراعی . رجل الطیر. حشیشةالبرص . قازایاغی . قزاقی (در تداول عامه ). پاکلاغی . چنگ کاک . پای کلاغ . زرقون . موچه . موجه . یملک . یملیک ...
-
پاکلاغی
لغتنامه دهخدا
پاکلاغی . [ ک َ ] (اِ مرکب ) قازایاغی . رجل الطیر. رجل العقاب . رجل الغراب . رجل العقارب . رجل الزرزور. رجل الراعی . رجل العقعق . اَاَطریلال . حشیشة البرص . موجه . یملیک . حرزالشیاطین . جزر الغراب . و آن گیاهی است که برگ آن به پنجه ٔ زاغ ماند و به به...
-
اآطریلال
لغتنامه دهخدا
اآطریلال . [ اَ طِ ] (اِ) آطریلال . اطریلال . طریلال . لغتی است بربری وبه عربی آنرا رجل الطیر گویند و ما امروز آنرا قازایاغی نامیم و نام فارسی آن : پاکلاغی ، چنگ کاک ، پای کلاغ ،زرقون ، موچه ، موجه ، یملک ، یملیک ، مچی است ، و نامهای دیگر آن به عربی ...