کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن اسماعیل بن صلاح حسنی یمانی صنعانی . رجوع به علی صنعانی شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن علی بن محمدبن ابی بکربن عبداﷲبن عمربن عبدالرحمان بن عبداﷲ یمانی زبیدی شافعی . مشهور به ناشری و ملقب به موفق الدین . رجوع به علی ناشری شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن احمد خرد یمانی . فقیه قرن دهم هَ . ق . رجوع به علی خرد شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن احمدبن حسن یمانی . مشهور به ابن علیف . رجوع به علی (ابن احمد...) شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن اسحاق بن سالم بن اسماعیل بن عبداﷲبن موسی بن بلال بن عامربن ابی موسی عبداﷲبن قیس اشعری یمانی بصری . مکنی به ابوالحسن . پیشوای اشعریان . رجوع به ابوالحسن اشعری شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن حسن بن صدقه ٔ مصری یمانی حنفی . مشهور به امام بیرم پاشا. رجوع به علی بیرم شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن صلاح بن علی بن محمدبن عبداﷲ صعدی یمانی زیدی . رجوع به علی صعدی شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن محمد نجری یمانی زیدی . مشهور به ابن هطیل . رجوع به علی نجری شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن ابی بکربن عبداﷲبن عمربن عبدالرحمان ناشری زبیدی یمانی شافعی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی ناشری شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر شعبی یمانی . رجوع به علی شعبی شود.
-
علی یمانی
لغتنامه دهخدا
علی یمانی . [ ع َ ی ِی َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن خلیفه ٔ همدانی حسینی یمانی شافعی . مشهور به ابن ازرق و ملقب به موفق الدین و نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی ازرق شود.
-
نسق یمانی
لغتنامه دهخدا
نسق یمانی . [ ن َ س َ ق ِ ی َ ] (اِخ ) آن ستارگان که بر نیمه ٔ پیشین از مار مارافسای است . (یادداشت مؤلف ).
-
باد یمانی
لغتنامه دهخدا
باد یمانی . [ دِ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) باد منسوب به یمن . ریح یمانیه . یعنی بادی که از جانب یمن آید چنانکه حضرت رسالت پناه صلی اﷲ علیه و آله و سلم فرمود: انی وجدت نفس الرحمن من الیمن ؛ یعنی بدرستی که یافتم نفس رحمان را در یمن ، بعضی گویند مرا...
-
برد یمانی
لغتنامه دهخدا
برد یمانی . [ ب ُ دِ ی َ ] (اِ مرکب ) نوعی از جامه ٔ مخطط که از ملک یمن آرند و الف در لفظیمانی عوض یکی از دو یای مشدد است پس گفته نمیشود یمانی به الف و تشدید یا تا جمع نشود عوض و معوض مگر یمانی بتخفیف . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : چون زر مزور نگر آن ...
-
حرز یمانی
لغتنامه دهخدا
حرز یمانی . [ ح ِ زِ ی َ ] (اِخ ) ادعیه ای چند است که گویند حضرت رسول (ص ) به امیرالمؤمنین علی (ع ) گاه ِ سفر به یمن تلقین و تعلیم فرمود.