کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یمام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یمام
/yamām/
معنی
کبوتر صحرایی؛ کبوتر دشتی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
یمام
لغتنامه دهخدا
یمام . [ ی َ ] (ع اِ) کبوتر دشتی . (ناظم الاطباء) (دهار) (منتهی الارب ). کبوتر وحشی و یکی آن یمامة است و کسائی گوید: کبوتری است که در خانه ها انس می گیرد و اهلی می شود و دیگران گفته اند کبوتری است که جوجه می کند و کبوتر دشتی غیراهلی را حمام گویند و ب...
-
یمام
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - کبوتر دشتی ، کبوتر صحرایی . 2 - اراده ، قصد.
-
یمام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، واحد: یمامَة] [قدیمی] yamām کبوتر صحرایی؛ کبوتر دشتی.
-
جستوجو در متن
-
کبوتر صحرایی
واژهنامه آزاد
یمام
-
یمامة
لغتنامه دهخدا
یمامة. [ ی َ م َ ] (ع اِ) واحد یمام . یک کبوتر دشتی . (ناظم الاطباء). یکی یمام . (منتهی الارب ). || قصد و آهنگ . (ناظم الاطباء). آهنگ و قصد. (منتهی الارب ). و رجوع یه یمام شود.
-
یمامه
لغتنامه دهخدا
یمامه . [ ی َ م َ ] (ع اِ) یمامة. اسم کبوتر خانگی است .(تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع یه یمام و یمامة شود.
-
یمم
لغتنامه دهخدا
یمم . [ ی َ م َ ] (ع اِ) یم . (یادداشت مؤلف ). رجوع به یم شود. || کبوتر وحشی . (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یمام و یمامة شود.
-
طریقون
لغتنامه دهخدا
طریقون .[ طَ ] (معرب ، اِ) شفنین است . (اختیارات بدیعی ). به یونانی خوذرومی است . (فهرست مخزن الادویه ). قمری . بوتیمار. مالک الحزین . غمخورک . یمام . رجوع به طریغون شود. مصحف آن طریفون است .
-
صخیرات الثمام
لغتنامه دهخدا
صخیرات الثمام .[ ص ُ خ َ تُث ْ ث ُ ] (اِخ ) منزلی است که رسول صلی اﷲ علیه و سلم در آن فرود آمد... چنین است در قاموس و گویا تصحیف صخیرات الیمام است یا آنکه موضع دیگری است .در مجمع در باب صاد مع الحاء آورد: رای رجلا یقطع سمرة بصحیرات الیمام ، و آن نام ...
-
طریغون
لغتنامه دهخدا
طریغون . [ طَ ] (معرب ، اِ) به یونانی نام مرغی است که آن را بوتیمار گویند و به این معنی بجای غین قاف هم به نظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ). شفنین بری است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بوتیمار است که به هندی بگله و کبوت نامند و به عربی یمام و شفنین نیز گ...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ولیدبن عبدالمل». وی خلیفه ٔ اموی است . از ولید پسرانی ماند بنامهای : عبدالعزیز، عباس ، ابراهیم ، یمام ، خالد، عبدالرحمن ، مبشر، مودود، ابو عبید، صدقه ، منصور، مروان ، عتبة، عمر، روح ، بشیر، یزید و یحیی . (از حبیب السیر چ 2 خی...
-
غم خورک
لغتنامه دهخدا
غم خورک . [ غ َ خوَ / خ ُ رَ ] (اِ مرکب ) نام جانوری است که او را بوتیمار نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ). نام جانوری است که بر لب حوض وتالاب نشیند و از غم اینکه مبادا آب آن کم شود آب نمیخورد، و او را بوتیمار خوانند. (برهان قاطع). مرغی است از انواع مرغا...
-
مالک الحزین
لغتنامه دهخدا
مالک الحزین . [ ل ِ کُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) مرغی از مرغان آبی . (آنندراج ). مرغی است از مرغان آب و گویند بلشون است . (از اقرب الموارد). بوتیمار. غم خورک . شفنین . یمام . طریقون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). به فارسی بوتیمار نامند، از طیور آبی است ....
-
حمام
لغتنامه دهخدا
حمام . [ ح َ ] (ع اِ) کبوتر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر نوع مرغ طوق دار. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مثل فاخته و قمری و مرغ سنگخوار ومرغ ساق جر. (اقرب الموارد). حمامة یکی آن . و مذکر ومؤنث در حمامه یکسان است . مانند حیه . (منتهی الار...