کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یقین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
موقن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] muqen یقیندارنده؛ یقینکننده.
-
لَا يُوقِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
یقین نمی کنند ( َکَانُواْ لَا يُوقِنُونَ " : يقين نمی کردند)
-
موقن
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ ع . ] (اِفا.) یقین دارنده ، یقین کننده .
-
ايجابي
دیکشنری عربی به فارسی
مثبت , يقين
-
تُوقِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
یقین یکنید
-
مُوقِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
يقين کنندگان
-
مُوقِنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
يقين کنندگان
-
ﭐسْتَيْقَنَتْهَا
فرهنگ واژگان قرآن
به آن يقين حاصل کرد
-
مُسْتَيْقِنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
یقین یافتگان
-
لَا يَظُنُّ
فرهنگ واژگان قرآن
نمي دانند - يقين ندارند - گمان نمي كنند
-
يَسْتَيْقِنَ
فرهنگ واژگان قرآن
تا يقين پيدا کند
-
محتملاً
واژگان مترادف و متضاد
احتمالاً، شاید، گویا، یحتمل ≠ یقین
-
ایقان
واژگان مترادف و متضاد
اطمینان، اعتقاد، باور، یقین
-
بیتردید
واژگان مترادف و متضاد
بدونشک، بیشک، مسلماً، یقین
-
البته
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: البتَة (= ال+ بتَّة)] 'albat[t]e بهطور قطع و یقین؛ همانا؛ هرآینه.