کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یغلغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یغلغ
/yaqleq/
معنی
تیر پیکاندار: ◻︎ پرّ کرکس بین به رنگ خرمگس / یغلغی را کز کمان خواهد گشاد (خاقانی: لغتنامه: یغلغ).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
یغلغ
لغتنامه دهخدا
یغلغ. [ ی َ ل َ / ل ِ ] (ترکی ، اِ) تیر پیکان دار.(ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از برهان ) : پَرّ کرکس بین به رنگ خرمگس یغلغی را کزکمان خواهد گشاد. خاقانی .و رجوع به یغلق شود. || ظاهراً نوعی پوشاک است . یقلق : علمداران میان بند مصری و یغلغ یزدی و برگ...
-
یغلغ
فرهنگ فارسی معین
(یَ لَ) [ تر. ] (اِ.) تیر پیکان دار.
-
یغلغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹یغلق› [قدیمی] yaqleq تیر پیکاندار: ◻︎ پرّ کرکس بین به رنگ خرمگس / یغلغی را کز کمان خواهد گشاد (خاقانی: لغتنامه: یغلغ).
-
واژههای همآوا
-
یقلق
لغتنامه دهخدا
یقلق . [ ی َ ل َ ] (ترکی ، اِ)یغلغ. ظاهراً نوعی پارچه یا پوشاک است : قلمی فوطه و کرباس و ندافی و فدک یقلق و طاقیه و موزه و کفش و دستار. نظام قاری . || شایدظرف روغن . روغن دان . (از: یَق ، یاق ، روغن + لق ، پسوند ظرف و مکان ) : مرغ از نخودآب روی زردی ...
-
یغلق
لغتنامه دهخدا
یغلق . [ ی َ ل ِ ] (ترکی ، اِ) یغلغ. تیر پیکان دار: به دست بندگانت در کمان شد ابر نیسانی که از وی یغلق و یاسج همی بارید چون باران . مجیر بیلقانی .بر یغلقت ز بچه ٔ سیمرغ شش پر است گرچه ملوک جز تو در این عرصه دیگرند. مجیر بیلقانی .در زهره ٔ روس رانده ز...
-
جستوجو در متن
-
یقلق
لغتنامه دهخدا
یقلق . [ ی َ ل َ ] (ترکی ، اِ)یغلغ. ظاهراً نوعی پارچه یا پوشاک است : قلمی فوطه و کرباس و ندافی و فدک یقلق و طاقیه و موزه و کفش و دستار. نظام قاری . || شایدظرف روغن . روغن دان . (از: یَق ، یاق ، روغن + لق ، پسوند ظرف و مکان ) : مرغ از نخودآب روی زردی ...
-
یغلق
لغتنامه دهخدا
یغلق . [ ی َ ل ِ ] (ترکی ، اِ) یغلغ. تیر پیکان دار: به دست بندگانت در کمان شد ابر نیسانی که از وی یغلق و یاسج همی بارید چون باران . مجیر بیلقانی .بر یغلقت ز بچه ٔ سیمرغ شش پر است گرچه ملوک جز تو در این عرصه دیگرند. مجیر بیلقانی .در زهره ٔ روس رانده ز...