کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یسیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یسیر
/yasir/
معنی
۱. سهل؛ آسان.
۲. قلیل؛ اندک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
یسیر
لغتنامه دهخدا
یسیر. [ ی َ ] (ص ،از اتباع ) اسیر. یتیم . این کلمه در جمله ٔ اتباعی یتیم یسیر متداول است و شاید اصل کلمه ٔ اسیر نیز همین کلمه باشد و در ترجمه ٔ تفسیر طبری کلمه ٔ یسیر مکرر به معنی اسیر آمده است . (یادداشت مؤلف ). این کلمه هم اکنون در آذربایجان به صو...
-
یسیر
لغتنامه دهخدا
یسیر. [ ی َ ] (ع ص ) آسان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (دهار) (غیاث ) (مهذب الاسماء). سهل . هین . آسان خوار. مقابل دشخوار. مقابل دشوار. (یادداشت مؤلف ).- یسیر کردن ؛ آسان کردن . سهل گردانیدن : بر تو یسیر کرد خداوند کار توایزد کناد کار ...
-
یسیر
لغتنامه دهخدا
یسیر. [ ی ُ س َ ] (اِخ ) ابن عمرو، مخضرم است یعنی جاهلیت و اسلام را دریافته . (یادداشت مؤلف ).
-
یسیر
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (ص .) 1 - کم ، اندک . 2 - سهل ، آسان . 3 - قمارباز.
-
یسیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] yasir ۱. سهل؛ آسان.۲. قلیل؛ اندک.
-
واژههای مشابه
-
يَسِيرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
آسان - اندک
-
یَسیر
لهجه و گویش بختیاری
yasir مادر مرده.
-
غبن یسیر
لغتنامه دهخدا
غبن یسیر. [ غ َ ن ِ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به غبن الیسیر شود.
-
یتیم یَسیر
لهجه و گویش بختیاری
yatim yasir یتیم بىسرپرست.
-
واژههای همآوا
-
یَسیر
لهجه و گویش بختیاری
yasir مادر مرده.
-
جستوجو در متن
-
اسیر
لغتنامه دهخدا
اسیر. [ اَ ] (ص ، از اتباع ) یسیر. رجوع به یسیر شود.
-
یسیرة
لغتنامه دهخدا
یسیرة. [ ی َ رَ ] (ع ص ) تأنیث یسیر. اندک . قلیل . کم . (یادداشت مؤلف ). || تأنیث یسیر. آسان .سهل . خوار. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یسیر شود.