کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یسوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یسوع
لغتنامه دهخدا
یسوع . [ ی َ ] (اِخ ) عیسی (ع ). (یادداشت مؤلف ). رجوع به عیسی شود.
-
جستوجو در متن
-
یشوع
لغتنامه دهخدا
یشوع . [ ی َ ] (اِخ ) یسوع . عیسی (ع ). (یادداشت مؤلف ) : سرانجیل یشوع مسیح پسر خدا. (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 16). رجوع به یسوع و عیسی شود.
-
زایدن
لغتنامه دهخدا
زایدن . [ دَ ] (مص ) زاده شدن . (ناظم الاطباء).زادن . (حاشیه برهان چ معین ) : و بسیاران در زایدن او شادناک شوند. (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 8). زایدن یسوع مسیح چنین بود. (ترجمه دیاتسارون ). || زاییدن . مجازاً، تولید کردن . (ناظم الاطباء).
-
کلمة
لغتنامه دهخدا
کلمة. [ ک َ ل ِ م َ ] (ع اِ) یک سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن . لفظ. کلام . (ناظم الاطباء). کَلمَه . (اقرب الموارد). سخن . یک سخن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سخن . گفتار. (ترجمان القرآن ص 82).- الکلمةالباقیة ؛ کلمه ٔ توحید. (منتهی الارب ) (...
-
عُزَيْرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
عزير که يهود او را به زبان عبري عزرا ميخواند، همچنانکه نام يسوع وقتي از عبري به عربي وارد شده به صورت کلمه عيسي درآمده ، و بطوري که ميگويند کلمه يوحنا ي عبري در عربي يحيي شده است . و اين عزرا همان کسي است که دين يهود را تجديد نمود ، بخت النصر مردان ي...
-
بخت
لغتنامه دهخدا
بخت . [ ب ُ ] (اِ) پسر. (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ نظام ). || بنده . (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). و بختیشوع بمعنی بنده ٔ عیسی . (فرهنگ رشیدی ). صاحب عیون الانباء در ذکر بختیشوع بن جرجیس گوید معنی بختیشوع عبدالمسیح است ، چه بخت در لغت سریانی بمعنی...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مریم . عیسی ̍ پیغامبر علیه السلام ، ملقب به روح اﷲ. از پیامبران بزرگ است . کلمه ٔ عیسی لغت عبرانی یا سریانی است و اسم وی مسیح است .(از منتهی الارب ) (از آنندراج ). اسمی است عبرانی یا سریانی ، و گویند مقلوب از یسوع است که آن ن...
-
الم
لغتنامه دهخدا
الم . [ اَ ل َ ] (ع مص ) دردمند شدن . (ترجمان علامه ٔ تهذیب عادل ) (مصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). || (اِ) درد. (مهذب الاسماء). رنج و درد. (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). با لفظ کشیدن استعمال میشود. (از آنندراج ). وجع شدید. (اقرب الموارد). رنج جسمانی...