کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یرموق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یرموق
لغتنامه دهخدا
یرموق . [ ی َ ] (ع ص ) مرد سست بینایی . (از منتهی الارب ). مرد ضعیف البصر و سست بینایی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
زانوع
لغتنامه دهخدا
زانوع . (اِخ ) قریه ای است در شمال وادی اسماعیل و 2میلی شمال شرقی زریاد و 4میلی شمال یرموق . احتمال نیز میرود که همان زانوح باشد. (ز دائرة المعارف بستانی ). رجوع به زانوح شود.
-
جدریون
لغتنامه دهخدا
جدریون . [ ] (اِخ ) اهل جدره راگویند که در طرف شرقی دریای طبریه واقع است . (مرقس 5: 1 و لوقا8: 26، ملاحظه در جرجیان و جدره ). همان ام قیس یا مگیس است که بمسافت سه ساعت بغربی ربه بر قله ٔ کوهی که در وادی یرموق برآمده است میباشد و تخمیناً هزار و دویست ...
-
اردن
لغتنامه دهخدا
اردن . [ اَ دَ / اُ دُن ن ] (اِخ ) رودخانه ای نزدیک بدمشق .گویند مریم عیسی علیه السلام را در آن رودخانه شست . (برهان ). نام رودی که دریاچه ٔ طبریه را به بحیره ٔ لوط(بحرالمیت ) پیوندد و آنرا الشریعة نیز نامند. (دمشقی ). احمدبن الطیب سرخسی فیلسوف گوید:...