کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یرفاقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یرفاقه
لغتنامه دهخدا
یرفاقه . [ ی َ ق َ ] (اِ) ذافنی الاسکندرانی . غار اسکندرانی . نوعی از مازریون که برگ آن پهن و شبیه به برگ درخت غار است از این رو شبیه الغار نیز گویند و در مغرب مازره یا مازریون و در شام بقله نامند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ذافنی و ذافنی الاسکندران...
-
جستوجو در متن
-
طیطر
لغتنامه دهخدا
طیطر. [ طی طَ ] (ع اِ) یرفاقه .لوره . غار اسکندرانی . رجوع به غار اسکندرانی شود.
-
لوره
لغتنامه دهخدا
لوره . [ ل َ / لُو رَ / رِ ] (اِ) یرفاقة. طیطر. ذفتی اسکندرانی . رجوع به غار اسکندرانی شود.