کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یرتمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یرتمه
لغتنامه دهخدا
یرتمه . [ ی ُ م َ / م ِ ] (ترکی ، اِ) یرتما. نوعی از رفتار اسب . (یادداشت مؤلف ). و آن میان قدم و تاخت است با حرکت یک نواخت و بی جهش دستهای کشیده ٔ اسب .
-
جستوجو در متن
-
یرتما
لغتنامه دهخدا
یرتما. [ ی ُ ] (ترکی ، اِ) نوعی از رفتار اسب . یرتمه . رجوع به یرتمه شود.
-
یرغا
لغتنامه دهخدا
یرغا. [ ی ُ ] (ترکی ، ص ) راهوار و تیزرو. (غیاث ) (آنندراج ). یرغه : سکسکانید از دمم یرغا شویدتا یواش و مرکب سلطان بوید. مولوی .و رجوع به یرغه شود. || (اِ) نوعی حرکت اسب و آن نرم تر و زیباتر از یرتمه است . یرتمه . || به معنی یلغار نیز نوشته اند. (غیا...
-
لکه رفتن
لغتنامه دهخدا
لکه رفتن . [ ل ُک ْ ک َ / ک ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) لک رفتن . نوعی از حرکت کردن اسب وشتر میان یرتمه و قدم . قسمی از رفتار اسب و اشتر.
-
چهارتک
لغتنامه دهخدا
چهارتک . [ چ َ / چ ِ ت َ ] (اِ مرکب ) نوعی تاخت اسب . نوعی دویدن اسب . تاخت و چهار نعل یا آرام و یرتمه . (از ناظم الاطباء). قسمی دویدن اسب که آن را چهارگانه گویند. (یادداشت مؤلف ). || اسب خوش راه و تیزدو. (ناظم الاطباء).
-
یورتمه
لغتنامه دهخدا
یورتمه . [ م َ / م ِ ] (ترکی ، اِ) نوعی از رفتار اسب (ظاهراً از یورمق یا یورتمق ترکی به معنی اعیاء و خسته کردن ) . (یادداشت مرحوم دهخدا). یرتمه . چهارنعل رفتن اسب . (ناظم الاطباء). از مصطلحات اسب تازان باشد. (آنندراج ). نوعی راه رفتن اسب که آن را یرغ...
-
رفتن
لغتنامه دهخدا
رفتن . [ رَ ت َ ] (مص ) حرکت کردن . خود را حرکت دادن . (ناظم الاطباء). روان شدن از محلی به محل دیگر. (ازناظم الاطباء). خود را منتقل کردن از جایی به جایی . نقل کردن از نقطه ای به نقطه ٔ دیگر. راه رفتن . مشی . (یادداشت مؤلف ). مشی . (دهار) (ترجمان الق...