کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یراقْ قِیلون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یراق کرده
لغتنامه دهخدا
یراق کرده . [ ی َ ک َ دَ / دِ ](ن مف مرکب ) حاضر و آماده . رجوع به یراق کردن شود.
-
یراق کوبی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ تر - فا. ] (حامص .) کوبیدن و نصب کردن یراق در و پنجره از قبیل قفل و لولا و دستگیره و مانند آن .
-
هازِر یَراق
لهجه و گویش بختیاری
hâzer-yarâq حاضریراق، کسى که براى انجام دادن کارى آماده باشد.
-
حاضر یراق
لهجه و گویش تهرانی
آماده کار
-
حاضر یراق
واژهنامه آزاد
مهیا، آماده
-
شال و یراق
فرهنگ گنجواژه
وسائل.
-
زین و یراق
فرهنگ گنجواژه
وسائل سفر یا کار.
-
یراق و جهاز
فرهنگ گنجواژه
وسائل اسب.
-
یراق و سلسله
فرهنگ گنجواژه
وسائل.