کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یراح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یراح
لغتنامه دهخدا
یراح . [ ی َ ] (معرب ، اِ) یرح ، که براح مصحف آن است به لغت اهل تدمر به معنی خورشید است . (ازنشوء اللغة ص 28). || به لغت آشوری ماه (قمر) است . (از نشوء اللغة ص 28). و رجوع به یرح شود.
-
جستوجو در متن
-
یرح
لغتنامه دهخدا
یرح . [ ی َ رَ ] (معرب ، اِ) ضبط صحیح «یوح » به معنی خورشید، «یرح » است به لغت اهل تدمر که زبان آنها به زبان عربی بسیار شبیه بود. (از نشوء اللغه ص 28). || این کلمه در زبان آشوری به معنی ماه (قمر) است . (از نشوء اللغه ص 28). || یرحا. در زبان ارمی (زبا...
-
روح
لغتنامه دهخدا
روح . [ رَ ] (ع مص ) شبانگاه کردن و رفتن در آن . رواح . (مصادر زوزنی ). شبانگاه رفتن نزد کسان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بوی یافتن . رَوَح . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). در اقرب الموارد به این معنی ریح آمده : راح الشجر یراح...