کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یدککشی هوایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
يَدَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
دستت (کلمه يد به معناي دست آدمي است ، و به قدرت و نعمت نيز اطلاق ميشود ، حال اگر منظور از آن درعبارت "حَتَّىٰ يُعْطُواْ ﭐلْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ " معناي اول باشد ، معناي آيه اين ميشود : تا آنکه جزيه را به دست خود بدهند و اگر منظور از آن...
-
sheet anchor, spare bower, waist anchor, best bower
لنگر یدک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] لنگری اضافی که در سینۀ کشتی نگهداری میشود و در مواقع اضطراری از آن استفاده میکنند
-
trailer tent
یدک چادری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] چادری که برای اقامت موقت بر روی یدک برپا و به پشت وسیلۀ نقلیۀ جادهای وصل میشود
-
tug
یدککش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری پرقدرت برای کشیدن و یدک کردن کشتیها یا کمک به حرکت و جابهجایی آنها در محدودۀ بندر، بهویژه در زمان پهلوگیری یا جدا شدن از اسکله
-
یدک کش
لغتنامه دهخدا
یدک کش . [ ی َ دَ ک ْ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) بهمراه برنده اسب یا وسیله ٔ نقلیه ٔ دیگررا. آن که یدک کشد. قودکش . جنیبت کش . ماشین یدک کش . کشتی یدک کش ؛ کشتی کوچک که در رودخانه ها و یا قسمتهایی از دریا که آبی تنک و خاکی گیرنده دارد کشتی های بزرگ را هد...
-
یدک کش
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ یا کِ) [ تر - فا. ] (ص فا.) 1 - آن که افسار یدک را در دست دارد و همراه برد. 2 - کسی که علاوه بر وظیفة خود مسئولیت وظیفة دیگری را نیز به عهده دارد.
-
یدک کش
دیکشنری فارسی به عربی
سحب , شدة
-
اتومبیل یدک کش
دیکشنری فارسی به عربی
مقطورة
-
یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
دیکشنری فارسی به عربی
مقطورة