کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یحیی افندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یحیی آباد
لغتنامه دهخدا
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع در 20 هزارگزی خاور نیشابور. سکنه ٔ آن 335 تن و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
یحیی آباد
لغتنامه دهخدا
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار واقع در 37000 گزی جنوب صفی آباد و هزارگزی خاور جاده ٔ شوسه ٔ صفی آباد به طبس . سکنه ٔ آن 178 تن و آب آن از قنات است . راه مالرو دارد. در تابستان از نزدیکی نصرآباد میتوا...
-
یحیی آباد
لغتنامه دهخدا
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) صاحب تاریخ قم ذیل نامهای دیه های قاسان دیهی به نام مزرعه ٔ یحیی آباد و دیه دیگری به نام یحیی آباد و یقال جرزآباد آورده است . (ص 138).
-
یحیی آباد
لغتنامه دهخدا
یحیی آباد. [ی َح ْ یا ] (اِخ ) از دیه های قم ، صاحب تاریخ قم نام آن را ذیل رستاق قاسان آورده است . (تاریخ قم ص 117).
-
یحیی آباد
لغتنامه دهخدا
یحیی آباد. [ی َح ْ یا ] (اِخ ) از دیه های وره . (تاریخ قم ص 138).
-
یحیی المستعفی
لغتنامه دهخدا
یحیی المستعفی . [ ی َح ْ یَل ْ م ُ ت َ ] (اِخ ) یحیی بن محمد (ناصر)بن یعقوب از پادشاهان موحدین . رجوع به یحیی (ابن محمد...) و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
یحیی المنادی
لغتنامه دهخدا
یحیی المنادی . [ ی َح ْ یَل ْ م ُ ] (اِخ ) قاضی القضاة، متوفی به سال 871 هَ . ق . او راست : 1- حاشیه بر مختصر الروض الانق فی شرح غریب السیر. 2- حاشیه بر شرح احمدبن عبدالرحیم عراقی بر بهجة الوردیة ابن الوردی . (یادداشت مؤلف ).
-
یحیی بک
لغتنامه دهخدا
یحیی بک . [ ی َح ْ یا ب َ ] (اِخ ) یکی از شعرای بزرگ و برگزیده ٔ عثمانی است . در قرن دهم هجری می زیست و از نژاد آرناؤد و منسوب به طایفه ٔ دوشرمه بود. به اجاق ینی چری درآمد و سمت تولیت و زعامت یافت . وی مردی مبادی آداب و خوش اخلاق و صاحب سیف و قلم بو...
-
یحیی خان
لغتنامه دهخدا
یحیی خان . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) یحیی خان لکهنوی بن منشی ثابت علیخان . اصلش از قصبه ٔ صفی پور لکهنو بود و خود در لکهنو به دنیا آمد. مردی صوفی مشرب و نیکونهاد بود و در اواسط قرن سیزدهم درگذشت . از اشعار اوست :بر باد داد شعله ٔ حسنش غبار ماپروانه وار نی...
-
یحیی خان
لغتنامه دهخدا
یحیی خان . [ ی َح ْ یا] (اِخ ) حکاری نام رئیس عشایر حکاری . در سال 1026 هَ . ق . شاه عباس لشکری به سرداری قرچقای خان تا ارزنةالروم فرستاد. عثمانیان سعی بسیار کردند که طوایف کردرا بر ایرانیان برانگیزند ولی رؤسای آن طوایف مثل ضیاءالدین خان فرزند شرفخا...
-
یحیی ابراهیم
لغتنامه دهخدا
یحیی ابراهیم . [ ی َح ْ یا اِ ] (اِخ ) یا یحیی ابراهیم پاشا، از رجال حکومت مصر بود. به سال 1287 هَ . ق . در بهبشین از دیه های بنی یوسف به دنیا آمد و دانشکده ٔ حقوق قاهره را به پایان رسانید و در آنجا به تدریس پرداخت . و به ریاست دیوان استیناف و سپس به...
-
یحیی بحرانی
لغتنامه دهخدا
یحیی بحرانی . [ ی َح ْ یا ب َ نی ی ] (اِخ ) ابن محمد ازرق بحرانی ، ثائری خونریز از مردم بحرین بود و به سال 255 هَ . ق . بر المهتدی خلیفه خروج کرد و به صاحب الزنج پیوست . در جنگ بصریان شرکت جست و به بصره وارد شد و به قتل عام پرداخت . صاحب الزنج والیگر...
-
یحیی حکیم
لغتنامه دهخدا
یحیی حکیم . [ ی َح ْ یا ح َ ] (اِخ ) از منجمان بود و از آثار اوست : 1- تقویم السنة الشمسیة، که آغاز آن از دو ساعت وهشت دقیقه پس از غروب شب شنبه 24 رجب سال 1273 هَ .ق . است . 2- معرفة سنة الشمسیة، و آن جدولهای تطبیق سالهای شمسی و قمری است . (از معجم ا...
-
یحیی حمیدالدین
لغتنامه دهخدا
یحیی حمیدالدین . [ ی َح ْ یا ح َ دُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به یحیی (بن محمدبن یحیی ...) شود.
-
یحیی دیلمی
لغتنامه دهخدا
یحیی دیلمی . [ ی َح ْ یا دَ ل َ ] (اِخ ) او را کتابی بوده است در رد بر فلاسفه و گویند تهافت الفلاسفه ٔ امام غزالی انتحال یا اقتباس از این کتاب است . (یادداشت مؤلف ). یحیی دیلمی از قدیمترین حکما و دانشمندان و فلاسفه بود و مذهب نصاری داشت . حضرت علی (...