کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یتیم خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یتیم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
يتيم
-
بچه یتیم
لهجه و گویش تهرانی
آدم بی سرپرست
-
یتیم شادکن
لهجه و گویش تهرانی
هدیه بی ارزش
-
یتیم غوره
لهجه و گویش تهرانی
کودک یتیم
-
یتیم قورَه
لهجه و گویش بختیاری
yatim qura یتیم فضول.
-
یتیم یَسیر
لهجه و گویش بختیاری
yatim yasir یتیم بىسرپرست.
-
مث بچه یتیم
لهجه و گویش تهرانی
مظلوم
-
یتیم و قوره
فرهنگ گنجواژه
یتیم
-
واژههای همآوا
-
یتیمخانه
واژگان مترادف و متضاد
پرورشگاه، دارالایتام
-
جستوجو در متن
-
خانه
لغتنامه دهخدا
خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ : برگزیدم بخانه تنهایی از همه کس درم ببستم چست . شهیدبلخی .کنون همانم و خانه همان و شهر همان مرا نگویی کز چه شده ست شادی سوگ . رودکی .سبک پیرزن سوی خانه...
-
orphanages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یتیم خانه ها، پرورشگاه، یتیم خانه، دارالایتام، پرورشگاه یتیمان
-
orphanship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یتیم خانه
-
orphanhood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یتیم خانه
-
دارالایتام
واژهنامه آزاد
یتیم خانه.