کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یأمور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یأمور
لغتنامه دهخدا
یأمور. [ ی َ ءْ ] (ع اِ) جانوری صحرایی . نوعی از بز کوهی . (ناظم الاطباء). دابه ای است صحرایی یا نوعی از بز کوهی . (منتهی الارب ). و رجوع به یامور شود.
-
واژههای مشابه
-
یامور
لغتنامه دهخدا
یامور. (ع اِ) شتر نر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ج 3 ص 631).
-
یامور
واژهنامه آزاد
به ترکی:باران اسم دختر
-
جستوجو در متن
-
یاموری
لغتنامه دهخدا
یاموری . (ص نسبی ) نسبت به یامور است که گویا از قرای انبار بوده است . (از انساب سمعانی ).