کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یاور
/yāvar/
معنی
یارور؛ یاریور؛ مددکار؛ یاریدهنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پشتیبان، حامی، دستگیر، دستیار، ظهیر، کمک، مددکار، معاون، معاضد، معین، ناصر، نجده، نصیر، یار
۲. سرگرد
دیکشنری
acolyte, adjutant, aid, ally, assistant, auxiliary, coadjutor, friend, help, helper, friendly, lieutenant, minion, second, subordinate, succor, succour, supportive, surrogate, vice-
-
جستوجوی دقیق
-
یاور
فرهنگ نامها
(تلفظ: yāvar) یاری دهنده ، کمک کننده .
-
یاور
واژگان مترادف و متضاد
۱. پشتیبان، حامی، دستگیر، دستیار، ظهیر، کمک، مددکار، معاون، معاضد، معین، ناصر، نجده، نصیر، یار ۲. سرگرد
-
یاور
لغتنامه دهخدا
یاور. [ وَ ] (ص ، اِ) یاری دهنده و مددکار. (برهان ). مددکار. (آنندراج ). یاری ده . (شرفنامه ٔ منیری ). معین و یاری دهنده و اعانت کننده و معاون و مددکار و دوست و موافق . (ناظم الاطباء). ناصر. نصیر. ولی . یار. ظهیر : وزان پس چنین گفت کای یاوران پلنگان ...
-
یاور
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) درجة نظامی که سابقاً در ارتش معمول بود و به جای آن سرگرد برگزیده شد.
-
یاور
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (ص .) یاری دهنده ، پشتیبان .
-
یاور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) yāvar یارور؛ یاریور؛ مددکار؛ یاریدهنده.
-
یاور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (نظامی) yāvar افسر ارتش بالاتر از سروان؛ سرگرد.
-
یاور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] yāvar قطعهچوب یا فلزی که با آن چیزی را در هاون بکوبند؛ دستۀ هاون: ◻︎ قَدَر از سر گرز او ساخت یاور / قضا از سر خصم او کرد هاون (نزاری: مجمعالفرس: یاور).
-
یاور
دیکشنری فارسی به عربی
متعاون , مساعد , مساعدة
-
یاور
لهجه و گویش تهرانی
سرگُرد
-
یاور
واژهنامه آزاد
دستۀ هاون.
-
واژههای مشابه
-
helper virus
ویروس یاور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ویروسی که تسهیلکنندۀ فرایند تکثیر ویروس دیگر است
-
adjuvant
یاور 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مادهای که همراه با مادهای دیگر برای کمک به فعالیت آن به کار رود
-
escort 3
یاور 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخصی که گشت را از مبدأ تا مقصد بهعنوان راهنما یا حلاّل مشکلات همراهی میکند