کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاهو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یاهو
/yāhu/
معنی
۱. ای خدا.
۲. (شبهجمله) (تصوف) درویشان در هنگام خداحافظی میگویند.
۳. (اسم) نوعی کبوتر که بانگ یاهو برمیآورد.
〈 یاهو زدن: (مصدر لازم) بانگ کردن کبوتر یاهو: ◻︎ کبوتر چو یاهو زد از روی ذوق / شد از روی او بوستان گرم شوق (ملاطغرا: لغتنامه: یاهو).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
staff, Yahoo
-
جستوجوی دقیق
-
یاهو
لغتنامه دهخدا
یاهو. (اِ)نوعی از کبوتر که آواز یاهو از دهان آن برمی آید. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نوعی کبوتر که بانگ او شبیه به کلمه ٔ یاهو است . (یادداشت مؤلف ).- یاهو زدن ؛ یاهو گفتن . آوا به یاهو برآوردن : کبوتر چو یاهو زد از روی ذوق شد از روی...
-
یاهو
لغتنامه دهخدا
یاهو. (ع حرف ندا + ضمیر) ای او. خدا. کلمه ای است که درویشان بجای یا اﷲ بدان خدای را خوانند: یاهو یا من هو یا من لیس الا هو. (یادداشت مؤلف ) : بجز یاهو و یامن هو چو سید من نمی گویم چه گویم چونکه در عالم کسی دیگر نمیدانم . سیدنعمت اﷲ (از تذکره ٔ دولتش...
-
یاهو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی کبوتر که آوازش مانند تلفظ «یاهو» است .
-
یاهو
فرهنگ فارسی عمید
(حرف ندا + ضمیر) [عربی] yāhu ۱. ای خدا.۲. (شبهجمله) (تصوف) درویشان در هنگام خداحافظی میگویند.۳. (اسم) نوعی کبوتر که بانگ یاهو برمیآورد.〈 یاهو زدن: (مصدر لازم) بانگ کردن کبوتر یاهو: ◻︎ کبوتر چو یاهو زد از روی ذوق / شد از روی او بوستان گرم شوق ...
-
واژههای مشابه
-
کموتر یاهو
لهجه و گویش بختیاری
kamutar yâ-hu کبوتر یاهو (صوت صدایش به گفتن «یاهو» شبیه است. دوگونه اخیر از کبوترهاى معمولى خانگى هستند).
-
جستوجو در متن
-
yox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاهو
-
Yaounde
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاهو
-
yahoo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاهو
-
Yahwe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاهو
-
yechs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاهو
-
metayage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متا یاهو
-
یک پولی
لغتنامه دهخدا
یک پولی . [ ی َ / ی ِ ](ص نسبی ) مسکوکی که یک پول ارزد، یعنی نیم شاهی . که ارزش یک پول دارد: گنجشک یک پولی انااعطینا نمی خواند،یا گنجشک یک پولی یاهو نمی خواند. (یادداشت مؤلف ).
-
شکار گردیدن
لغتنامه دهخدا
شکار گردیدن . [ ش َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) شکار شدن . (یادداشت مؤلف ). مغلوب گشتن : اکنون شکار آن مژه گردید شیخ شهرشهباز ما کبوتر یاهو گرفته است . خان آرزو (از آنندراج ).و رجوع به شکار گشتن و شکار شدن شود.