کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یالق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یالق
واژهنامه آزاد
(yalogh) پوست گوسفند که در آن ماست یا پنیر یا روغن می ریزند.
-
واژههای همآوا
-
یالغ
لغتنامه دهخدا
یالغ. [ ل ِ ] (ترکی ، اِ) قدحی بود از سروی گاو که بدان شراب خورند. (اوبهی ). مأخوذ از ترکی است و آن جامی است که از شاخ کرگدن ساخته باشند. پیاله ٔ شرابخوری چوبین . یالغی . (از ناظم الاطباء). طاس چوبین که بدان سیکی خوردندی . سروی گاو که در وی شراب آشا...