کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاغی باستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاغی باستی
لغتنامه دهخدا
یاغی باستی . (اِخ ) پسر امیر چوپان که مدتی در شیراز امارت و مدتی نیز در حکومت تبریز شرکت داشت . رجوع به ذیل جامعالتواریخ و حبیب السیر جزو دوم از مجلد سوم شود.
-
یاغی باستی
لغتنامه دهخدا
یاغی باستی . (اِخ ) پسر شیخ علی ایناق از سرداران معاصر سلطان احمد جلایری که در حدود 784 هَ . ق . میزیسته است . رجوع به ذیل جامع التواریخ ص 222 و 223 شود.
-
واژههای مشابه
-
یاغی کلا
لغتنامه دهخدا
یاغی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل با 140 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
یاغی گری
فرهنگ فارسی معین
(گَ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - دشمنی ، عداوت . 2 - سرکشی .
-
یاغی شدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: yâqi geluwan طاری: yâqi vâboy(mun) طامه ای: yâqi boboɂan طرقی: yâqi beboymun کشه ای: yâqi beboymun نطنزی: yâqi baboyan
-
طاغی و یاغی
فرهنگ گنجواژه
سرکش.
-
جستوجو در متن
-
تاتیان
لغتنامه دهخدا
تاتیان . (اِخ ) به قول صاحب حبیب السیر نام محلی است در آذربایجان :... و از این جهت نایره ٔ ملک اشرف در حرکت آمده از تبریز به سهند رفت و در آن منزل شنید که یاغی باستی و سیورغان داعیه دارند که شبیخون بر وی زنند لاجرم باتفاق برادر خود مصر مکمل شد متوجه ...
-
عمادالدین سراوی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین سراوی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ؟ ] (اِخ ) وی مستوفی سلیمان خان حاکم قراباغ بود. و در آن هنگام ملک اشرف بن تیمورتاش بن امیر چوپان به همراهی یاغی باستی به کمک این سلیمان خان آمده بودند، عمادالدین سراوی می خواست با خدعه ای روابط بین ملک اشرف و یاغی...
-
فخرالدین
لغتنامه دهخدا
فخرالدین . [ ف َ رُدْ دی ] (اِخ ) سلمانی . نام این شخص در شرح جنگ شاه شیخ ابواسحاق و امیر یاغی باستی چوپانی ، در شمار اکابر شیراز و همراهان ابواسحاق آمده است . رجوع به تاریخ عصر حافظ تألیف غنی ص 56 شود.
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) نام موضعی در آذربایجان قدیم : اشرف در تاتیل نزول نموده نوشیروان نامی را... به خانی برداشت ... و یاغی باستی و سیورغان چون به موضع بانی رسید قاضی محیی الدین بردعی و فخرالدین حبش را نزد برادرزاده فرستاده وطالب مصالحه شد. سیورغان بر آن سخن ...
-
حافظ شیرازی
لغتنامه دهخدا
حافظ شیرازی . [ ف ِ ظِ ] (اِخ ) خواجه شمس الدین محمد. جامع دیوان حافظ که عموماً او را محمد گلندام میدانند بر دیوان حافظ مقدمه ای نوشته و به مناسبت قدمت این سند عیناً در اینجا نقل میشود :حمد بی حد و ثنای بی عد و سپاس بی قیاس خداوندی را که جمع دیوان حا...