کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یازن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یازن
لغتنامه دهخدا
یازن . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشگور تنکابن شهرستان تنکابن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
جستوجو در متن
-
دمحلة
لغتنامه دهخدا
دمحلة. [ دُ م َ ح ِ ل َ ] (ع ص ، اِ) زن فربه یازن نیکوخلقت متناسب اعضا. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
اشکور تنکابن
لغتنامه دهخدا
اشکور تنکابن . [ اِ ک َ وَ رِ ت ُ ن ِ ب ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای شهرستان تنکابن است . این دهستان تقریباًدر 125هزارگزی جنوب باختری تنکابن واقع است . منطقه ای کوهستانی و سردسیر است و راههای آن صعب العبور میباشد. محصول عمده ٔ دهستان غلات و لبنیات...
-
یازون
لغتنامه دهخدا
یازون . [ زُ ] (اِخ ) یازن . ژازن . پسر ازن پادشاه یلکس است که چون به دست پلیاس از تخت سلطنت میراثی خلع شد، آرگونت ها را برای تصرف پشم زرین به کلخید راهنمائی کرد. و رجوع به ژازن شود. در تاریخ مرحوم مشیرالدوله نام وی بدینسان آمده است : یکی از اعقاب ها...