کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یازدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یازدن
/yāz[e]dan/
معنی
= یازیدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
یازدن
لغتنامه دهخدا
یازدن . [ زِ دَ ] (مص ) مخفف یازیدن . (برهان ). رجوع به یازیدن شود.
-
یازدن
فرهنگ فارسی معین
(ز دَ) (مص م .) نک . یازیدن .
-
یازدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] yāz[e]dan = یازیدن
-
واژههای مشابه
-
پشت پا خوردن یازدن
دیکشنری فارسی به عربی
سفرة
-
جستوجو در متن
-
swatted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
swatted، با مگس کش زدن، ضربت سخت خوردن یازدن، چمباتمه نشستن
-
swat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوات، ضربت، ضربت سخت، با مگس کش زدن، ضربت سخت خوردن یازدن، چمباتمه نشستن
-
سفرة
دیکشنری عربی به فارسی
گردش بيرون شهر , تفرج , وابسته به گردش يا سفر کوتاه , تيغ صورت تراشي , با تيغ تراشيدن , سبک رفتن , پشت پا خوردن يازدن , لغزش خوردن , سکندري خوردن , سفر کردن , گردش کردن , گردش , سفر , لغزش , سکندري
-
لک
لغتنامه دهخدا
لک . [ ل َ ] (اِ) نقطه ای از میوه که فاسد شده باشد. || قطره ٔ رنگین بر جامه یاکاغذی یا دیواری و جز آن . نقطه ای به رنگ دیگر بر چیزی . رنگ جزئی بر چیزی مخالف رنگ همه ٔ آن چیز خال که از چیزی بر جامه و غیره به رنگ دیگر غیر رنگ جامه افتاد: لک زدن انگور؛ ...