کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یارغوچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یارغوچی
/yārquči/
معنی
در دورۀ ایلخانان، بازپرس؛ دادستان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
یارغوچی
لغتنامه دهخدا
یارغوچی . (ترکی / مغولی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) کلمه ٔ مغولی به معنی قاضی و مدافع و حاکم قانون . (جهانگشای جوینی ج 1 ص کج ، از قاموس پاوه دوکورتی ) : یارغوچی بزرگ منکسار نوین بود. (جهانگشای جوینی ). چون به حضرت رسید و یارغوچیان او را یارغو داشتند. (جهان...
-
یارغوچی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] ‹یرغوچی› [قدیمی] yārquči در دورۀ ایلخانان، بازپرس؛ دادستان.
-
جستوجو در متن
-
یارغوجی
لغتنامه دهخدا
یارغوجی . (ترکی / مغولی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) یارغوچی . رجوع به یارغوچی شود.