کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یارا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یارا
/yārā/
معنی
۱. توان؛ نیرو.
۲. جرئت؛ زهره: ◻︎ میخواست کزآن غم آشکارا / گرید نفسی، نداشت یارا (نظامی۳: ۵۰۰).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استطاعت، تاب، تحمل، توان، طاقت، فرصت، قدرت، قوه، مجال، مقاومت، نیرو
دیکشنری
chance, occasion, opportunity, potential, potentiality, sufferance
-
جستوجوی دقیق
-
یارا
فرهنگ نامها
(تلفظ: yārā) توانایی ، قدرت ؛ جسارت ، جرآت ؛ (در قدیم) فرصت ، مجال .
-
یارا
واژگان مترادف و متضاد
استطاعت، تاب، تحمل، توان، طاقت، فرصت، قدرت، قوه، مجال، مقاومت، نیرو
-
یارا
لغتنامه دهخدا
یارا. (اِ) صورتاً صفت فاعلی دائمی است از یارستن ، مانند گویا و بینا اما استعمال کلمه در معنی اسم معنی است و مرادف توانائی . || قوت و قدرت و توانایی و زهره و دلیری . (برهان ). قوت و توانایی و طاقت . (غیاث ). قوت و قدرت و توانایی و مقاومت و دلیری و شجا...
-
یارا
لغتنامه دهخدا
یارا. (ترکی ، اِ) زخم و جراحت . (ناظم الاطباء).
-
یارا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) توانایی ، نیرو.
-
یارا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹یاره› yārā ۱. توان؛ نیرو.۲. جرئت؛ زهره: ◻︎ میخواست کزآن غم آشکارا / گرید نفسی، نداشت یارا (نظامی۳: ۵۰۰).
-
واژههای مشابه
-
یارا بودن
دیکشنری فارسی به عربی
تجاسر
-
یامان و یارا
لهجه و گویش تهرانی
بیماریهای کشنده:الهی یامان بگیری!=نفرین
-
یامان و یارا،()بگیری
لهجه و گویش تهرانی
مرض بگیری
-
یامان و یارا
فرهنگ گنجواژه
بیماریهای سخت.
-
جستوجو در متن
-
جرأت
فرهنگ واژههای سره
یارا
-
با جرات
فرهنگ واژههای سره
یارا
-
yareta
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یارا