کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاد و خاطره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاد و خاطره
فرهنگ گنجواژه
خاطره.
-
واژههای مشابه
-
نیک یاد
لغتنامه دهخدا
نیک یاد. (ص مرکب ) خوش حافظه . (یادداشت مؤلف ). || (اِ مرکب ) ذکر خیر. (یادداشت مؤلف ).
-
زشت یاد
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِمر.) گفتار بد دربارة کسی ، غیبت .
-
یاد آمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) به خاطر آمدن .
-
یاد آوردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ دَ) (مص م .) به خاطر آوردن ، متذکر کردن .
-
یاد دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) آموختن ، آموزاندن .
-
یاد کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) 1 - یادآوری کردن ، به خاطر آوردن . 2 - (عا.) به دیدار کسی رفتن .
-
یاد گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گ ِ ر ِ تَ) (مص م .) 1 - آموختن ، 2 - حفظ کردن ، از بر کردن .
-
زشت یاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹دُشتیاد› [قدیمی] zeštyād ۱. بدگویی پشت سر کسی.۲. (اسم) سخن زشتی که دربارۀ کسی گفته میشود؛ غیبت: ◻︎ به تو بازگردد غم عاشقی / نگارا مکن اینهمه زشتیاد (رودکی: ۵۲۲).
-
یاد سپردن
دیکشنری فارسی به عربی
استظهر
-
یاد اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
تذکر
-
یاد دهنده
دیکشنری فارسی به عربی
تعليمي , مدرب
-
یاد نیاوردنی
دیکشنری فارسی به عربی
سحيق
-
یاد دادن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: behmosni طاری: balad kard(mun) طامه ای: balad kardan طرقی: balad kardmun کشه ای: balad kardmun نطنزی: balad kardan