کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یاختن
/yāxtan/
معنی
= یازیدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاختن
لغتنامه دهخدا
یاختن . [ ت َ ] (مص ) بیرون کشیدن . (برهان ) (غیاث اللغات ). آختن . || برآوردن تیغ از غلاف . (برهان ). بیرون کشیدن تیغ و غیره . (سروری ). آختن . برکشیدن تیغ تیز و نیزه را. مرادف آختن . (آنندراج ). تیغ برکشیدن . (جهانگیری ). بیرون کشیدن تیغ از نیام . ...
-
یاختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) 1 - (مص م .) آختن ، بیرون کشیدن . 2 - (مص ل .) قصد کردن . 3 - گراییدن ، متمایل شدن .
-
یاختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم، مصدر متعدی) ‹آختن› [قدیمی] yāxtan = یازیدن
-
جستوجو در متن
-
یاختگی
لغتنامه دهخدا
یاختگی . [ ت َ / ت ِ ] (حامص )حالت و چگونگی یاخته . رجوع به یاختن و یاخته شود.
-
زخم
لغتنامه دهخدا
زخم . [ زَ ] (اِ) این لغت در پهلوی هم بوده است . (از فرهنگ نظام ). پهلوی زخم یا زحم زام کردی افغانی زخم ، بلوچی زخم و زام (شمشیر). (فقه اللغه ٔ هرن ص 652). گیلکی زخم . جراحتی که بوسیله ٔ آلات جارحه یا ناخن و دندان و مانند آن بهم رسد. ریش . (از حاشیه ...