کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گیشه
/giše/
معنی
باجه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باجه، دریچه
برابر فارسی
باجه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
box office, Gross, BO
گیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] 1. محل فروش بلیت سینما به تماشاگران 2. درآمد حاصل از فروش فیلم سینمایی
-
گیشه
واژگان مترادف و متضاد
باجه، دریچه
-
گیشه
فرهنگ واژههای سره
باجه
-
گیشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: guichet] giše باجه.
-
گیشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ فر. ] (اِ.) باجه ، دریچه .
-
گیشه
واژهنامه آزاد
عروسک
-
گیشه
واژهنامه آزاد
کیوسک
-
واژههای مشابه
-
گیشه دمرده
لغتنامه دهخدا
گیشه دمرده . [ ش َ دَ م ُ دَ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است میانه ٔ رشت و کوچصفهان . (از سفرنامه ٔ رابینو ص 36 بخش فارسی ).
-
جستوجو در متن
-
ticket window
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیشه بلیط
-
دریچه
واژگان مترادف و متضاد
پادگانه، پنجره، دربچه، روزن، روزنه، گیشه
-
tollbooth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tollbooth، گیشه دریافت عوارض راه، زندان، تالار، نواقل
-
tollbooths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tollbooths، گیشه دریافت عوارض راه، زندان، تالار، نواقل
-
tolbooths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tolbooths، گیشه دریافت عوارض راه، نواقل، زندان، تالار