کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیرندۀ هشدار راداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
radar warning receiver
گیرندۀ هشدار راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گیرندۀ پهنباندی که اطلاعاتی مانند نوع رادار و مشخصات و جهت فعالیت نشانک/ سیگنال رادار رهگیریشده را به دست میدهد اختـ . گِهر RWR
-
واژههای مشابه
-
گیرنده
لغتنامه دهخدا
گیرنده . [ رَ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی از گرفتن .اخذکننده و دریافت کننده . (ناظم الاطباء). ستاننده .- خون گیرنده ؛ که خونریز را به کیفر کشاند. که انتقام مقتول را از قاتل بستاند : گر بود دست من از دامن قاتل کوتاه خون گیرنده ٔ من دست درازی دارد. صائب...
-
گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) girande ۱. کسی که چیزی را میگیرد.۲. گیرا و گیرنده.۳. [مجاز] جذاب؛ رباینده؛ دلربا.۴. (برق) دستگاهی که امواج را دریافت و به صوت یا تصویر تبدیل میکند.
-
گیرنده
دیکشنری فارسی به عربی
جذاب , جلب , ضرب , مدفوع له , مستلم , ممنوح
-
کام گیرنده
لغتنامه دهخدا
کام گیرنده . [ رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) گیرنده ٔ کام . نایل شونده . موفق . رجوع به گیرنده کام شود.
-
گیرنده کام
لغتنامه دهخدا
گیرنده کام . [ رَ دَ / دِ ] (ص مرکب ) کام گیرنده . کام گیر. موفق . رجوع به کام گیرنده شود : چنین داد پاسخ که ای نیکنام بلنداختر و گرد و گیرنده کام .فردوسی .
-
consignee
گیرنده 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شخص حقیقی یا حقوقی که کالا را در مقصد از شرکت باربری تحویل میگیرد
-
receiver
گیرنده 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] افزارهای که دادههای ارسالشده را دریافت و پس از پردازش و بهسازی به کاربر ارائه میکند
-
sensory receptor
گیرندۀ حسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پایانۀ عصبی حسیای که به محرکهای مختلف عکسالعمل نشان میدهد
-
intercept receiver
گیرندۀ شنود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گیرندهای برای شناسایی و ارسال صوت و تصویر با استفاده از نشانکهای الکترومغناطیسی
-
chemoreceptor, chemoceptor
گیرندۀ شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] گیرندهای که با مواد شیمیایی تحریک میشود
-
acoustic receiver
گیرندۀ صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که دادههای ارسالشده را دریافت و پس از پردازش و بهسازی به کاربر ارائه میکند
-
mechanoreceptor
گیرندۀ مکانیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] گیرندهای که با پیچش یا فشار مکانیکی تحریک میشود
-
recipient parent
والدِ گیرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] والدی که از آن در تلاقیهای برگشتی برای افزودن ژنهای مطلوب استفاده میکنند