کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیردار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گیردار
لغتنامه دهخدا
گیردار. (نف مرکب ) در تداول عامه ، دارنده ٔ گیر. گیردارنده . دارنده ٔ مانع و سد راه . (از یادداشت به خط مؤلف ). || (اِ مرکب ) مخفف گیر و دار است . اخذ و ضبط. || شور و غوغای مبارزان . || رزم و کارزار. (از ناظم الاطباء). رجوع به گیر و دار شود.
-
واژههای مشابه
-
buffered
میانگیردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مربوط به دادههایی که میانگیر قرار گرفتهاند متـ . میانگیریشده
-
fixed arch
چَفتۀ گیردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] هر سازۀ قابی (frame structure) منحنیشکل با اتصال صُلب
-
fixed-free beam
تیر گیردارـ ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که یک سر آن کاملاً گیردار و سر دیگر آن بر روی تکیهگاه ساده قرار گیرد
-
جستوجو در متن
-
میانگیریشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← میانگیردار
-
fixed-end beam, built-in beam
تیر دوسرگیردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که دو سر آن گیردار است
-
cantilever beam, cantilever
تیر طُرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که یک سر آن گیردار و سر دیگر آن آزاد باشد متـ . تیرطُره
-
tangly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزار دهنده، گوریده، گیردار، درهم و برهم، ژولیده