کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جالب
واژگان مترادف و متضاد
جاذب، گیرا، رباینده
-
گرم نفس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [مجاز] garmnafas آنکه نفس گرم و دمی گیرا دارد.
-
جذاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] jazzāb گیرا؛ دوستداشتنی؛ دلربا.
-
سَغ سیاه
لهجه و گویش تهرانی
فردی که نفرین او گیرا باشد
-
گیرائی
لغتنامه دهخدا
گیرائی . (حامص ) عمل گیرا. رجوع به گیرایی شود.
-
قابض
واژگان مترادف و متضاد
۱. گیرا، گیرنده ۲. دبش، گس
-
مردافکن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بسیارقوی، پرزور، زورمند، مرداوژن ۲. گیرا
-
آتشزنه
واژگان مترادف و متضاد
آتشافروز، آتشگیره، چخماق، فروزینه، گیرا، محرقه، مرو
-
impressive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشمگیر، موثر، گیرا، برانگیزنده، برانگیزنده احساسات
-
خموشانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xamušāne ۱. شراب گیرا و قوی؛ خاموشانه.۲. حقالسّکوت.
-
scenario builder
فرانامهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فردی که میتواند خلاقانه دربارۀ آینده بیندیشد و آن را در قالب روایتی گیرا بیان کند
-
جاذب
واژگان مترادف و متضاد
۱. دلربا، دلفریب، دلکش، رباینده، فریبنده، گیرا ۲. جذبکننده، کشنده
-
نافذ
واژگان مترادف و متضاد
۱. کارگر، کاری، موثر ۲. ثاقب، جاذب، گیرا ۳. روان
-
جاذب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: جواذب] jāzeb ۱. گیرا.۲. [قدیمی] جذبکننده؛ بهخودکشنده؛ کشاننده؛ رباینده.
-
سردبیان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] sardbayān کسی که سخنش گرم و گیرا نباشد؛ آنکه با سخنان سرد دیگری را مشمئز و آزرده سازد.