کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گچ گران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cast sore
زخم گچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] زخم ناشی از فشار گچ یا لبههای تیز آن بر روی پوست
-
ابن گچ
لغتنامه دهخدا
ابن گچ . [ اِ ن ُ گ َ ] (اِخ ) ابوالقاسم یوسف احمدبن یوسف بن گچ گچی دینوری . یکی از ائمه ٔ فقهای شافعیه . او صحبت ابوالحسین القطان و مجلس ابوالقاسم عبدالعزیز دارکی را دریافته و ریاست علم و دنیا رابهم داشته است . به قصد انتفاع از علم و استفادت از جودت...
-
گچ بری
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بُ) (حامص .) نقش و نگار درست کردن با گچ در روی دیوار و سقف ساختمان .
-
خرده گچ
لغتنامه دهخدا
خرده گچ . [خ ُ دَ / دِ گ َ ] (اِ مرکب ) ریزه های گچ . آشغال گچ . باقیمانده های گچ در بنائی پس از برگرفتن گچهای خوب .
-
چشمه گچ
لغتنامه دهخدا
چشمه گچ . [ چ َ م َ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلالوند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 61 هزارگزی جنوب کرمانشاه و 10 هزارگزی چنار مرکز دهستان واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 540 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و لبنیات ، شغل اهالی ز...
-
گچ گیری
دیکشنری فارسی به عربی
ممثلون
-
پودر گچ
دیکشنری فارسی به عربی
ابيض
-
گچ زدن
دیکشنری فارسی به عربی
لثغة
-
گچ مالیدن
دیکشنری فارسی به عربی
لثغة
-
گچ آمده
لهجه و گویش تهرانی
گچ سفیدکاری
-
گچ پرمایه
لهجه و گویش تهرانی
گچ پرآب
-
گچ زنده
لهجه و گویش تهرانی
گچی که سفت می شود
-
گچ غربالی
لهجه و گویش تهرانی
گچ نرم غربال شده
-
گچ کُشته
لهجه و گویش تهرانی
گچی که( با آب اضافی و هم زدن) سفت نمی شود
-
گچ قره گلی
لغتنامه دهخدا
گچ قره گلی . [ چ ِ ق ُ رُگ ْ ] (اِخ ) همان گچساران است . رجوع به گچساران شود.