کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گچیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گچیان
لغتنامه دهخدا
گچیان . [ گ َ ] (اِخ ) آن را صندوقه نیز گویند. صخره ای است در استرآباد نزدیک آب چاروا و نهر شصت کلا. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 101).
-
گچیان
لغتنامه دهخدا
گچیان . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل ، 4000گزی شمال بنجار و 4000گزی راه مالرو جلال آباد به زابل . جلگه ، گرم معتدل و سکنه ٔ آن 936 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصولات آن غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت ،گله داری و صنایع دستی ...