کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گِرد و غُنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
rotund, rounded
نوکگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک گرد قوسیشکل دارد
-
isotrope
همسانگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مربوط به همسانگردی
-
dusting agent
گَرد 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار-لاستیک] 1. پودری که بر سطح مادۀ چسبناک میزنند تا چسبندگی آن را از بین ببرند 2. مادهای که از چسبناکی سطحی لاستیک پختنشده میکاهد
-
هفت گرد
لغتنامه دهخدا
هفت گرد. [ هََ گ ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان است . (یادداشت مؤلف ) : ز پرورده سیر آید این هفت گردشود بی گنه کشته چون یزدگرد. فردوسی .به فرمان شاه جهان یزدگردکه سالار بُد اندر این هفت گرد. فردوسی .به ژرفی نگه کن که با یزدگردچه کرد این برافراخته...
-
هشت گرد
لغتنامه دهخدا
هشت گرد. [ هََ گ ِ ] (اِخ ) هشتجرد. رجوع به هشت جرد شود.
-
بیابان گرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) biyābāngard ۱. کسی که در بیابانها میگردد.۲. کسی که در بیابان زندگی میکند.۳. چادرنشین.
-
backing 1
پسگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بر پایۀ قرارداد بینالمللی، چرخش پادساعتگَرد بُردار باد
-
clockwise
ساعتگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی آنچه چرخش آن در جهت حرکت عقربههای ساعت است
-
circular colony
پَرگَنۀ گرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] پَرگَنهای گرد با لبۀ صاف
-
cul-de-sac
بُنگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کوچه یا معبر بنبستی که در انتهای آن محل مخصوصی برای دور زدن وسایل نقلیه در نظر گرفته شود
-
counterclockwise
پادساعتگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ویژگی آنچه حرکت آن در جهت مخالف حرکت عقربههای ساعت است
-
veering
پیشگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بر پایۀ قراداد بینالمللی، چرخش ساعتگَرد بُردار باد
-
ramp 1
راهگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] راه کوتاهی که دو شاخۀ مجاور یک تقاطع را به یکدیگر متصل کند
-
libration
رُخگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هرنوع نوسان چرخشی که انرژی آن برای چرخش کامل کافی نباشد
-
بیابان گرد
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص مر.) بدوی ، چادرنشین .