کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُشنابریزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
spermatism
گُشنابریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرایند تشکیل یا تخلیۀ گُشناب
-
واژههای مشابه
-
sperm 2
گُشناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مایع سفید غلیظ شامل زامه و ترشحات غدد دستگاه جنسی نر
-
ریزی
لغتنامه دهخدا
ریزی . (حامص ) حاصل مصدر از ماده ٔ مضارع ریختن (ریز).همیشه به صورت ترکیب استعمال شود، مانند: پی ریزی ، توپ ریزی ، خاک ریزی ، ساچمه ریزی ، طرح ریزی ، مجسمه ریزی و غیره . رجوع به هریک از ترکیبات بالا در جای خود شود.- پی ریزی ؛ پی افکنی . (فرهنگ فارسی ...
-
ریزی
لغتنامه دهخدا
ریزی . (حامص ) خردی و کوچکی . مقابل درشتی . (یادداشت مؤلف ). || رحمت و شفقت . (ناظم الاطباء). ریزش . بخشش و عطا. (از آنندراج ). || (ص ) سرشار. (ناظم الاطباء). در متن های دیگر دیده نشد.
-
seminal vesicle
گُشنابدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] اندامی در مهرهداران و برخی از بیمهرهگان که محل ذخیرۀ گُشناب است
-
spermiduct
گُشنابراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجرای خروج گُشناب
-
کرشمه ریزی
لغتنامه دهخدا
کرشمه ریزی . [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) عمل کرشمه ریز. کرشمه بازی . (فرهنگ فارسی معین ) : کرشمه ریزیت از حد گذشت بر دلهاکرشمه زار ترا من چه چاره خواهم کرد. محمد عرفی (از آنندراج ).رجوع به کرشمه بازی شود.
-
fruit abscission
میوهریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش میوه براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
flower bud abscission
غنچهریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش غنچه براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
moulage (fr.)
قالبریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] فرایند ساخت اثر هنری بهوسیلۀ قالب
-
flower abscission
گلریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش گل براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
نشاسته ریزی
لغتنامه دهخدا
نشاسته ریزی . [ ن ِ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) عمل نشاسته ریز. || (اِ مرکب ) ابزار و آلات گرفتن نشاسته از گندم . || جائی که در آن نشاسته گیرند.
-
bud abscission
جوانریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش جوانههای گل براثر عوامل نامساعد محیطی و کاراندامشناختی و آفات و بیماریها
-
microbiocoenosis/ microbiocenosis
ریزیسازند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعۀ ریزاندامگانهایی که در یک بومسازگان زندگی میکنند متـ . ریززیسازند