کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُروه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
social group, group
گروه اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] شماری از افراد متحد با یکدیگر که براساس الگوهای کمابیش پایدار تعاملی به طور رسمی یا غیررسمی به عضویت یک جمع درمیآیند
-
noun phrase, NP
گروه اسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گروهی که هستۀ آن اسم است
-
groupware, teamware, workgroup software
گروهافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نرمافزاری که گروهی از کاربران بهصورت اشتراکی به کار میبرند تا بتوانند اطلاعات خود را مبادله کنند
-
end group
گروه انتهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اتم یا گروهی در انتهای یک زنجیرۀ بسپاری که لزوماً با واحد تکرارشونده متفاوت است و بهجای دو پیوند تنها با یک پیوند به انتهای زنجیره چسبیده است
-
open group
گروه باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] گروهی که مرزهایی نفوذپذیر دارد و با خارج از خود دارای کنش متقابل است
-
cast 4
گروه بازیگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مجموعۀ بازیگران یک فیلم
-
closed user group, CUG
گروه بسته2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که کاربر با استفاده از آن میتواند گروهی تشکیل دهد که دسترسی تنها ازطریق آن گروه صورت گیرد یا به آن گروه محدود شود
-
grouping
گروهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] جدا کردن اشیای مشابه بهصورت مجموعه بدون دستهبندی ازپیشتعیینشده
-
گروه پاریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] ← گروه مطرود
-
status group
گروه پایگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] در تعریف وبری، گروهی که پایگاه اجتماعی آن نه براساس جایگاه اقتصادی بلکه براساس حیثیت و دین و اشکال مشابهی از موقعیت اجتماعی استوار است
-
chorus 2
گروهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی واحد پردازش نشانک/ سیگنال در موسیقی الکترونیکی که تکخوانی یا تکنوازی را به همخوانی یا گروهنوازی تبدیل میکند
-
perfect group
گروه تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروهی که برابر با زیرگروه جابهجاگر خود است
-
descent group
گروه تباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] گروهی که خود را به یک تبار خویشاوندی مشخص متعلق میداند
-
boarding party, boarder
گروه تفتیش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گروهی از نیروهای نظامی یا انتظامی که برای تصرف یا بازرسی، وارد شناور مشکوک میشوند
-
substituent group
گروه جانشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اتم یا گروه عاملی که جانشین اتم یا گروه دیگری در یک ترکیب شیمیایی میشود