کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُرز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
Cynomorium
خونینگُرز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از خونینگُرزیانِ بدون سبزینه با ساقه یا سنبلهای گوشتی و گلهای کوچک و سرخ
-
گرز گران
فرهنگ فارسی معین
(گُ زِ گِ) (اِمر.) کوپال سنگین .
-
گُرز کُش
لهجه و گویش بختیاری
gorz-koš زدن یا کشتن کسى با گُرز.
-
گرز یک زخم
لغتنامه دهخدا
گرز یک زخم . [ گ ُ زِ ی َ / ی ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گرزی که به یک زخم آن کار تمام شود. (آنندراج ) : من آن گرز یک زخم برداشتم سپه را همان جای بگذاشتم .فردوسی .
-
گُرز و تیغ
فرهنگ گنجواژه
اسلحه.
-
گُرز و کوپال
فرهنگ گنجواژه
اسلحه جنگی، گُرز.
-
گرز و کوپال
لهجه و گویش تهرانی
لوازم پهلوانی
-
واژههای همآوا
-
گرز
لغتنامه دهخدا
گرز. [ گ ُ ] (اِ) پهلوی وزر ، اوستا وزرا ، معرب آن جُرز، ارمنی ورز ، هندی باستان وجره (گرز رعد [ ایندرا ]، کردی گورز . و رجوع به گرزه شود. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). عمود آهنین . (برهان ). کوپال و لخت . (از فرهنگ اسدی ). عمود باشد و گرز گاوسار ...
-
گرز
لغتنامه دهخدا
گرز. [ گْرُ / گ ِ رُ ] (اِخ ) ژان باتیست . نقاش فرانسوی ، متولد در تورنوس (1725-1805 م .) (سون و لوار) . وی در ساختن صحنه های خانوادگی و تصاویر اشخاص مهارت داشت و آثار عمده ٔ او عبارتند از: نامزد دهکده ،لعنت پدری ، پسر تنبیه شده ، پرنده ٔ مرده ، سبوی...
-
گرز
واژگان مترادف و متضاد
چماق، عمود، کوپال، گرزه
-
گرز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گرزه› [قدیمی] gorz از آلات جنگ که در قدیم به کار میرفته و از چوب و آهن ساخته میشده و سر آن بیضیشکل یا گلولهمانند بوده و آن را بر سر دشمن میزدند؛ دبوس؛ کوپال.
-
گرز
فرهنگ فارسی معین
(گُ) [ په . ] (اِ.) عمود آهنین ، کوپال .
-
گُرْز
لهجه و گویش گنابادی
gourz در گویش گنابادی یعنی کتک ، تَپْ ، باتوم ، گرز
-
گِرز
لهجه و گویش بختیاری
gerz نام نوعى طناب بافته شده مانند گیس.
-
گرز
لهجه و گویش تهرانی
مشته پنبه زنی