کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُرده گرداله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گِرده
لهجه و گویش بختیاری
gerda نان گندمى شبیه بربرى.
-
گِرده
لهجه و گویش تهرانی
نانی که از لواش بزرگتراست، گرد ، برنج چمپا.
-
گرده ٔ تصویر
لغتنامه دهخدا
گرده ٔ تصویر. [ گ َ دَ / دِ ی ِ ت َص ْ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) خاکه ٔ تصویر. (آنندراج ). رجوع به گرده شود.
-
گرده ٔ چرخ
لغتنامه دهخدا
گرده ٔ چرخ . [ گ ِ دَ / دِ ی ِ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). || ماه را نیز گویند. (برهان ).
-
گرده ٔ گردون
لغتنامه دهخدا
گرده ٔ گردون . [ گ ِ دَ / دِ ی ِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گرده ٔ چرخ است که کنایه از آفتاب و ماه باشد. (برهان ).
-
گرده بازو
لغتنامه دهخدا
گرده بازو. [ ](اِخ ) موفق ... بزرگترین امرای دوره ٔ سلطان سلیمانشاه بن محمدبن ملکشاه بن الب ارسلان بن جغر بیک بن میکائیل بن سلجوق بود. رجوع به تاریخ گزیده ص 469 و 471 شود.
-
گرده برداشتن
لغتنامه دهخدا
گرده برداشتن . [ گ َ دَ / دِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) طراحی کردن .نوعی عکس برداری با خاکه ٔ زغال و جز آن : شد غبارآلوده خط روی چون گلنار توحسن گویی گرده برمیدارد از رخسار تو. سعید اشرف (از آنندراج ).[ گر ] از خاک مانی قلم داشتی (؟) ز دشت نجف گرده برداشتی...
-
گرده پوشیدن
لغتنامه دهخدا
گرده پوشیدن . [ گ َ دَ / دِ دَ] (مص مرکب ) مالیدن خاک زمین زورخانه بر بدن به هنگام کشتی . (غیاث ). در وقت کشتی گرفتن خاک مالیدن بر بدن ، و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته : گرده پوشید دگر شیرصفت آهویی باز هنگامه ٔ کشتی است ، حریفان هویی (؟).میر نجات ...
-
گرده کوه
لغتنامه دهخدا
گرده کوه . [ گ ِ دَ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حومه ٔ بخش مهریز شهرستان یزد، واقع در 28هزارگزی خاور مهریز و 20هزارگزی خاور راه شوسه ٔ یزد به اصفهان . هوای آن کوهستانی و معتدل و دارای 611 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، شغل ...
-
گرده گل
لغتنامه دهخدا
گرده گل . [ گ ِ دَ / دِ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یافت هوراند شهرستان اهر، واقع در21هزارگزی جنوب خاوری هوراند و 29هزارگزی راه شوسه ٔاهر به کلیبر. هوای این منطقه کوهستانی و معتدل و دارای 36 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ قره سو و چشمه تأمین ...
-
گرده گل
لغتنامه دهخدا
گرده گل . [ گ ِ دَ / دِ گ ُ] (اِخ ) دهی از دهستان دشت بیل بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 15هزارگزی شمال خاوری اشنویه و 1500گزی جنوب راه ارابه رو واقبلاغ . این ده در دره قرار دارد. هوای آن سالم و دارای 83 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین می...
-
گرده لاین
لغتنامه دهخدا
گرده لاین . [ گ َ دَ / دِ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه ، واقع در 19هزارگزی جنوب میانه و 5هزارگزی راه شوسه ٔ میانه به تبریز. هوای آن معتدل و دارای 88تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنبه و ب...
-
گرده آلو
لغتنامه دهخدا
گرده آلو. [ گ ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) آلوگرده باشد و آن میوه ای است شبیه به زردآلو. (برهان ) (آنندراج ).
-
گرده بالش
لغتنامه دهخدا
گرده بالش . [ گ ِ دَ / دِ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) گردبالش . (آنندراج ). بالش گرد و مدور. بالین مدور. و رجوع به گردبالش شود.
-
گرده بالین
لغتنامه دهخدا
گرده بالین . [ گ ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) متکای گرد مانند بالش گرد کوچک . (شعوری ). و رجوع به گرده بالش و گردبالش شود.