کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گَلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گَلا
لهجه و گویش بختیاری
ga:lâ بخشى از خیش که هنگام شخمزدن زیر خاک رود (تصویر) دار.
-
واژههای مشابه
-
گلا دیاتور
دیکشنری فارسی به عربی
مصارع
-
گلا بتون
دیکشنری فارسی به عربی
ضفيرة
-
گلا ویزی
دیکشنری فارسی به عربی
کلاب
-
گلا بی
دیکشنری فارسی به عربی
کمثري
-
گلا ویز شدن
دیکشنری فارسی به عربی
کلاب
-
گشت و گَلا
فرهنگ گنجواژه
گردش.
-
نوعی میوه شبیه انبه یا گلا بی بزرگ
دیکشنری فارسی به عربی
افوکادو
-
جستوجو در متن
-
کمثري
دیکشنری عربی به فارسی
گلا بي , امرود
-
کلاب
دیکشنری عربی به فارسی
چنگ , قلا ب , گلا ويزي , دست بگريباني , دست بگريبان شدن , گلا ويز شدن
-
مصارع
دیکشنری عربی به فارسی
گلا دياتور , پهلوان از جان گذشته
-
افوکادو
دیکشنری عربی به فارسی
نوعي ميوه شبيه انبه يا گلا بي بزرگ , اوکادو
-
گلابر
لغتنامه دهخدا
گلابر. [ گْلا / گ ِ ب ِ ] (اِخ ) را اول . تاریخ نویس منسوب به بورگنی ، در اکسر متولد شده و در سال 1050 م . وفات یافته است .