کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوژپشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گوژپشت
/gužpošt/
معنی
= کوژپشت
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خمیدهپشت، خمیدهقامت، قوز، قوزپشت
دیکشنری
humpback, humpbacked, hunchback, hunchbacked
-
جستوجوی دقیق
-
گوژپشت
لغتنامه دهخدا
گوژپشت . [ پ ُ ] (ص مرکب ) دوتا. خمیده . گوژ. گوز. منحنی . رونو. کوز. کمانی . اَحْدَب . اَقْوَس . (منتهی الارب ) : همی بود تا خویشتن را بکشت زهی چرخ گردنده ٔ گوژپشت . فردوسی .گیتی فرتوت گوژپشت دژم روی بنگر تا چون بدیع گشت و مجدد. منوچهری .این پیر گوژ...
-
گوژپشت
واژگان مترادف و متضاد
خمیدهپشت، خمیدهقامت، قوز، قوزپشت
-
گوژپشت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gužpošt = کوژپشت
-
گوژپشت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پُ) (ص .) کسی که پشتش قوز و برآمدگی دارد.
-
گوژپشت
دیکشنری فارسی به عربی
احدب
-
جستوجو در متن
-
humpbacked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش، گوژپشت
-
خمیدهپشت
واژگان مترادف و متضاد
خمیدهقامت، گوژ، گوژپشت ≠ راستقامت
-
خمیدهقامت
واژگان مترادف و متضاد
قوز، گوژ، گوژپشت ≠ راستقامت
-
قوزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) quzi کسی که در پشتش قوز دارد؛ گوژپشت.
-
لوخ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) خمیده ، گوژپشت .
-
احدب
دیکشنری عربی به فارسی
کوهان دار , گوژپشت
-
humpback
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش، کوهان دار، گوژپشت
-
چنگ پشت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] čangpošt خمیدهپشت؛ گوژپشت.
-
crookback
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشتن، قوزی، گوژپشت