کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوهرنگاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوهرنگاری
لغتنامه دهخدا
گوهرنگاری . [ گ َ / گُو هََ ن ِ ](حامص مرکب ) عمل گوهرنگار. رجوع به گوهرنگار شود.
-
جستوجو در متن
-
گهرنگاری
لغتنامه دهخدا
گهرنگاری . [ گ ُ هََ ن ِ ] (حامص مرکب ) مخفف گوهرنگاری . عمل گوهرنگار. رجوع به گوهرنگاری شود.
-
گهر نشاندن
لغتنامه دهخدا
گهر نشاندن . [ گ ُ هََ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) مخفف گوهر نشاندن . ترصیع و گوهرنگاری باشد.
-
لسان
لغتنامه دهخدا
لسان . [ ل ِ ] (ع اِ) زبان . زفان . مفصل . مِذرَب . (منتهی الارب ). گوشت پاره ٔ متحرکی که درون دهان واقع است : به لسانش نگر که چون بلسان روغن دیریاب میچکدش . خاقانی .من قلب و لسانم به هواداری و صحبت اینها همه قلبند که پیش تو لسانند. سعدی .لسان ، زبان...