کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوهرتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گوهرتاب
/go[w]hartāb/
معنی
درخشان مانند گوهر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوهرتاب
لغتنامه دهخدا
گوهرتاب . [ گ َ / گُو هََ ] (نف مرکب ) تابنده چون گوهر. || (اِ مرکب ) پیراهنی که زنان در موسم گرما در برکنند و چنان لطیف باشد که بدن از اندرون مینماید. (آنندراج ) : به رشته ٔ زر خورشیدنوربافنده که بافت بر قد گیتی قبای گوهرتاب . خاقانی . || نقاب آراست...
-
گوهرتاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گهرتاب› [قدیمی، مجاز] go[w]hartāb درخشان مانند گوهر.
-
جستوجو در متن
-
گوهرتاو
لغتنامه دهخدا
گوهرتاو. [ گ َ / گُو هََ ] (نف مرکب ) گوهرتاب . لهجه ای در گوهرتاب . رجوع به گوهرتاب شود.
-
گهرتاب
لغتنامه دهخدا
گهرتاب . [ گ ُ هََ ] (نف مرکب ) مخفف گوهرتاب : تا سپهر از ستارگان بر سرشب گهرتاب معجر اندازد. خاقانی .رجوع به گوهرتاب شود.
-
گوهر
لغتنامه دهخدا
گوهر.[ گ َ / گُو هََ ] (اِ) مروارید است که به عربی لؤلؤ خوانند و مطلق جواهر را نیز گفته اند. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (بهار عجم ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ سروری ) (فرهنگ شعوری ). سنگ قیمتی مثل الماس و لعل و مروارید و امثال آنها. (فرهنگ نظام...