کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوشکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوشکی
لغتنامه دهخدا
گوشکی . [ ش َ ] (ص نسبی ،ق مرکب ) منسوب به گوشک . در اصطلاح حرف در گوش گفتن واین اکثر محاوره ٔ توران است . (چراغ هدایت ). رجوع به درگوشی و زیرگوشی و بیخ گوشی ذیل ترکیبات گوش شود.
-
واژههای مشابه
-
گوشکی بالا
لغتنامه دهخدا
گوشکی بالا. [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 16هزارگزی شمال خاوری اشترنیان ، کنار راه مالرو گل زرد به اشترنیان . جلگه و سردسیر و سکنه ٔ آن 796 تن است . آب آن از قنات و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و ش...
-
گوشکی پائین
لغتنامه دهخدا
گوشکی پائین . [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 16هزارگزی شمال خاوری اشترنیان ، کنار راه مالرو گل زرد به اشترنیان . جلگه و سردسیر و سکنه ٔ آن 813 تن است . آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی ز...
-
جستوجو در متن
-
کمبل
واژهنامه آزاد
در زبان گوشکی به معنی شکم ملوس و گرد و قلمبه است